انتزاعیستن
فارسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
مصدر گذرا[ویرایش]
- /اِنْتِزاعیسْتَنْ/
- یه سیستم (مجموعهای از جزءها و رابطهها) را با انتزاعیدن جزءهایش، بمنظور پیادیدن، وصفیدن، یا شناختن اش، ساختن؛ انتزاع انتزاع کردن جزءهای واقعی:
- ریاضیدانها برای حلیدن مسئلهها، آنها را میانتزاعیسند.
- برای درکیدن بهتر یه مسئله باید آن را انتزاعیست.
- او عادت دارد برای شناختن بهتر مسئله، آن را بانتزاعیسد.
فعل[ویرایش]
انتزاعیستن [اِنْتِزاعیدَنْ]
فعلها | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
بن واژه | انتزاعیستن | ||||||
بن ماضی | انتزاعیست | ||||||
بن مضارع | انتزاعیس | ||||||
شخص | مفرد | جمع | |||||
اول شخص | دوم شخص | سوم شخص | اول شخص | دوم شخص | سوم شخص | ||
گذشته | من | تو | او | ما | شما | اویان/آنها | |
ساده | انتزاعیستم | انتزاعیستی | انتزاعیست | انتزاعیستیم | انتزاعیستید | انتزاعیستند | |
استمراری | میانتزاعیستم | میانتزاعیستی | میانتزاعیست | میانتزاعیستیم | میانتزاعیستید | میانتزاعیستند | |
کامل | انتزاعیسته بودم | انتزاعیسته بودی | انتزاعیسته بود | انتزاعیسته بودیم | انتزاعیسته بودید | انتزاعیسته بودند | |
التزامی | انتزاعیسته باشم | انتزاعیسته باشی | انتزاعیسته باشد | انتزاعیسته باشیم | انتزاعیسته باشید | انتزاعیسته باشند | |
مستمر | داشتم میانتزاعیستم | داشتی میانتزاعیستی | داشت میانتزاعیست | داشتیم میانتزاعیستیم | داشتید میانتزاعیستید | داشتند میانتزاعیستند | |
حال | من | تو | او | ما | شما | اویان/آنها | |
ساده | انتزاعیسم | انتزاعیسی | انتزاعیسد | انتزاعیسیم | انتزاعیسید | انتزاعیسند | |
استمراری | میانتزاعیسم | میانتزاعیسی | میانتزاعیسد | میانتزاعیسیم | میانتزاعیسید | میانتزاعیسند | |
کامل | انتزاعیستهام | انتزاعیستهای | انتزاعیسته/انتزاعیستهاست | انتزاعیستهایم | انتزاعیستهاید | انتزاعیستهاند | |
ملموس | دارم میانتزاعیسم | داری میانتزاعیسی | دارد میانتزاعیسد | داریم میانتزاعیسیم | دارید میانتزاعیسید | دارند میانتزاعیسند | |
التزامی | بانتزاعیسم | بانتزاعیسی | بانتزاعیسد | بانتزاعیسیم | بانتزاعیسید | بانتزاعیسند | |
آینده | - | من | تو | او | ما | شما | اویان/آنها |
خواهم انتزاعیست | خواهی انتزاعیست | خواهد انتزاعیست | خواهیم انتزاعیست | خواهید انتزاعیست | خواهند انتزاعیست | ||
دستوری | - | تو | - | شما | - | ||
امر | بانتزاعیس | بانتزاعیسید | |||||
نهی | نانتزاعیس | نانتزاعیسید |