آرمان
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /آرمان/
اسم
[ویرایش]
آرمان
- تصوراتی که برای ساختن جنبه‌های گوناگون زندگیِ مطلوب در ذهن انسان‌هاست. امید، آرزو. حسرت، اندوه. اصل.
- آرمان در فارسی به معنای امید، آرزو، در ارمنی به معنای مرد خدا و در آلمانی به معنای مرد ارتش است.
- آرمان یک نام فارسی و ارمنی است ، اما همچنین دارای اصالت ژرمنی است.
- آرمان شوهر ملکه نگین در مصر باستان و تاریخ ارامنه.
نام‌جا
[ویرایش]- شهر یا کشوری مرموز و ناشناخته که هم در دوران کاسی یاد می‌شود و هم در شاهنامه مذکور افتاده. شاید ارمنستان.
- آرمان از دو بخش آر - مان درست شده و باید مفهومی ایل صحرانشین یا آریا داشته باشد. کتیبه آگوم دوم آن را هالمان گاهی آلمان نام می‌برد که در ناحیه یاسوبو قرار داشته است.
واژه‌های مشتق شده
[ویرایش]برگردان‌ها
[ویرایش]| ترجمه | ||||||||
|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
| ||||||||
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن