آقاسی
ظاهر
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- ترکی
آوایش
[ویرایش]- /آقاسِی/
اسم
[ویرایش]آقاسی
- جزء پسین بعضی از کلمههای مرکّب، به معنی رئیس و سرور. بزرگ، مِهتر.
- اشیک آقاسی، تفنگچی آقاسی، فضول آقاسی.
مترادفها
[ویرایش]- آقا، آقای، آقایی، آقابزرگ، آقامنش، آقایان، آقاپسر، آقاجان، آقامعلی، آقاباجی، آقابالاسر، آقاشدن، آقابزرگ، آقادادش، آقایخودبودن
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین