آقاشدن
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /آقا/شدَن/
اسم مرکب
[ویرایش]آقاشدن
- (گفتگو): دارای رفتار پسندیده و مناسب شدن.
- دارای سر و وضع مرتب شدن، همچون بزرگترهایی که به سر و وضع ولباس خود توجه دارند (معمولا درباره پسران نوجوان گفته میشود).
مترادفها
[ویرایش]- آقا، آقای، آقایی، آقازاده، آقاسی، آقامنش، آقایان، آقاپسر، آقاجان، آقامعلی، آقاباجی، آقابالاسر، آقاپرست، آقایخودبودن
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن