آقادادش
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /آقا/داداش/
اسم مرکب
[ویرایش]آقاداداش
- (گفتگو): عنوانی برای برادر بزرگ.
- آقاداداش! اگر میخواهی چیزی به ما بگویید زودتر بگو. «قاضی»
- آقاداداش از دو کلمه آقا - داداش شکل گرفته و داداش در واقع به معنی سرریز شدن یا گاهگداری بحال عصبانیت و خشمگینی فرو رفتن است.
مترادفها
[ویرایش]- آقا، آقای، آقایی، آقازاده، آقاسی، آقامنش، آقایان، آقاپسر، آقاجان، آقامعلی، آقاباجی، آقابالاسر، آقاشدنآقابزرگ، آقاپرست، ، آقایخودبودن
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن