آقابزرگ
فارسی[ویرایش]
ریشه لغت[ویرایش]
- فارسی
آوایش[ویرایش]
- /آقا/بُزرگ/
اسم مرکب[ویرایش]
آقابزرگ
- (گفتگو): عنوانی که معمولا به پدر بزرگها میدهند.
- آقا بزرگ هشتاد سال شیرین داشت. «میرصادقی»
مترادفها[ویرایش]
- آقا، آقای، آقایی، آقازاده، آقاسی، آقامنش، آقایان، آقاپسر، آقاجان، آقامعلی، آقاباجی، آقابالاسر، آقاپرست، آقاشدن، آقایخودبودن
منابع[ویرایش]
- فرهنگ بزرگ سخن