پرش به محتوا

دیو

از ویکی‌واژه
هلاکت دیو سفید توسط رستم

فارسی

[ویرایش]

گونه‌های دیگر نوشتاری

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • پهلوی
جستجو در ویکی‌پدیا ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ دیو دارد

آوایش

[ویرایش]
  • /دِیو/

اسم

[ویرایش]

دیو

  1. مفرد دیوان؛ موجودی خیالی شبیه به انسان، اما بسیار تنومند و زشت دارای شاخ و دُم. موجود پلید، اهرمن، اهریمن، ابلیس، شیطان.
    تو مرا دیو را مردم بد شناس.....کسی کاو ندارد ز یزدان سپاس (شاهنامه)
  2. یکی از اسطوره‌های ایران و هند
  3. دیب

واژه‌های مشتق شده

[ویرایش]

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین