سلام

از ویکی‌واژه
پرش به ناوبری پرش به جستجو

فارسی[ویرایش]

ریشه شناسی[ویرایش]

جستجو در ویکی‌پدیا ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ سلام دارد

سلام خوبی

آوایش[ویرایش]

  • /سَل/آم/

اسم[ویرایش]

سلام

  1. (احوال‌پرسی): واژه‌ای که در آغاز دیدار یا گفت‌وگو با کسی بر زبان آورده می‌شود. تحیت‎ و درود‎، حبیب‎.
  2. ذکری که نمازگزار در آخرین رکعت نماز می‌گوید و با این ذکر، نماز تمام می‌شود.
  3. (فقه): سه جمله‎‌ای که با سلام آغاز می‌شود و از ارکان نماز‎ است و نمازگزار‎ در آخرین رکعت‎ نماز بیان می‌کند.یکی از نام های خداوند است
  4. (قدیمی): پاکیرهایی‎ از عیب‎ و آفت
  5. (نظامی): احترام‎ مرد نظامی‎ به حالت خبردار‎ و بالا بردن دست راست و قرار دادن نوک انگشت وسط رو به شقیقه، به شکلی که کف دست راست رو به جلو است.
    سَلام از دو کلمه سَل- آم تشکیل شده که سَل فعلا بجز سَلم هم ریشه‌ای در زبان‌فارسی ندارد. آم نشانه جنس مؤنث به زبان معیار باستان بود.

زبان دیگر[ویرایش]

  • آذری

آوایش[ویرایش]

  • /سال/آم/

سالام

  1. برخی لهجه‌های آذری و ترکی به جای سلام عبارت سالام را صرف می‌کنند که در واقع مفهوم دقیق کلمه همین است.
    سالام گویندگان در واقع گروندگان کیش و عقایدی بودند که مقاربت با جنس مخالف را تبلغ می‌کردند و ضد هم‌جنس‌گرایی در جامعه شناخته‌می‌شود.

متضاد[ویرایش]

واژه‌های مشتق‌شده[ویرایش]

––––

برگردان‌ها[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ بزرگ سخن