نصبشتن

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

مصدر[ویرایش]

  1. مصدر گزاری جهلیک (مصدر مجهول) «نصبیدن»؛ نصب شدن:
    • تا نصبشتن آن‌ها بِصَبْر (صبر کن).

عملواژه[ویرایش]

  • /نِصْبِشْتَنْ/
  1. عملواژه گزاری جهلیک (فعل مجهول) جَهلیک (مجهول) «نصبیدن»؛ نصب شدن:
    • نرم‌افزا هه نصبشت.
عملواژه‌ها
عملواژه‌های فرایندی ساده
گذشته
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک نصبیدم نصبیدی نصبید نصبیدیم نصبیدید نصبیدند
آستانیک هی‌نصبیدم هی‌نصبیدی هی‌نصبید هی‌نصبیدیم هی‌نصبیدید هی‌نصبیدند
شروعیک تی‌نصبیدم تی‌نصبیدی تی‌نصبید تی‌نصبیدیم تی‌نصبیدید تی‌نصبیدند
جاریک فی‌نصبیدم فی‌نصبیدی فی‌نصبید فی‌نصبیدیم فی‌نصبیدید فی‌نصبیدند
فرجامیک وی‌نصبیدم وی‌نصبیدی وی‌نصبید وی‌نصبیدیم وی‌نصبیدید وی‌نصبیدند
پایانیک دی‌نصبیدم دی‌نصبیدی دی‌نصبید دی‌نصبیدیم دی‌نصبیدید دی‌نصبیدند
پیوستیک پی‌نصبیدم پی‌نصبیدی پی‌نصبید پی‌نصبیدیم پی‌نصبیدید پی‌نصبیدند
روالیک می‌نصبیدم می‌نصبیدی می‌نصبید می‌نصبیدیم می‌نصبیدید می‌نصبیدند
کنون
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک نصبم نصبی نصبد نصبیم نصبید نصبند
آستانیک هی‌نصبم هی‌نصبی هی‌نصبد هی‌نصبیم هی‌نصبید هی‌نصبند
شروعیک تی‌نصبم تی‌نصبی تی‌نصبد تی‌نصبیم تی‌نصبید تی‌نصبند
جاریک فی‌نصبم فی‌نصبی فی‌نصبد فی‌نصبیم فی‌نصبید فی‌نصبند
فرجامیک وی‌نصبم وی‌نصبی وی‌نصبد وی‌نصبیم وی‌نصبید وی‌نصبند
پایانیک دی‌نصبم دی‌نصبی دی‌نصب دی‌نصبیم دی‌نصبید دی‌نصبند
پیوستیک پی‌نصبم پی‌نصبی پی‌نصبد پی‌نصبیم پی‌نصبید پی‌نصبند
روالیک می‌نصبم می‌نصبی می‌نصبد می‌نصبیم می‌نصبید می‌نصبند
آینده
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک نصبینم نصبینی نصبیند نصبینیم نصبینید نصبینند
آستانیک هی‌نصبینم هی‌نصبینی هی‌نصبیند هی‌نصبینیم هی‌نصبینید هی‌نصبینند
شروعیک تی‌نصبینم تی‌نصبینی تی‌نصبیند تی‌نصبینیم تی‌نصبینید تی‌نصبینند
جاریک فی‌نصبینم فی‌نصبینی فی‌نصبیند فی‌نصبینیم فی‌نصبینید فی‌نصبینند
فرجامیک وی‌نصبینم وی‌نصبینی وی‌نصبیند وی‌نصبینیم وی‌نصبینید وی‌نصبینند
پایانیک دی‌نصبینم دی‌نصبینی دی‌نصبیند دی‌نصبینیم دی‌نصبینید دی‌نصبینند
پیوستیک پی‌نصبینم پی‌نصبینی پی‌نصبیند پی‌نصبینیم پی‌نصبینید پی‌نصبینند
روالیک می‌نصبینم می‌نصبینی می‌نصبیند می‌نصبینیم می‌نصبینید می‌نصبینند
عملواژه‌های نافرایندی ساده
انجامی
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
گذشته سادیک بنصبیدم بنصبیدی بنصبید بنصبیدیم بنصبیدید بنصبیدند
شروعیک بتی‌نصبیدم بتی‌نصبیدی بتی‌نصبید بتی‌نصبیدیم بتی‌نصبیدید بتی‌نصبیدند
پایانیک بدی‌نصبیدم بدی‌نصبیدی بدی‌نصبید بدی‌نصبیدیم بدی‌نصبیدید بدی‌نصبیدند
پیوستیک بپی‌نصبیدم بپی‌نصبیدی بپی‌نصبید بپی‌نصبیدیم بپی‌نصبیدید بپی‌نصبیدند
روالیک بمی‌نصبیدم بمی‌نصبیدی بمی‌نصبید بمی‌نصبیدیم بمی‌نصبیدید بمی‌نصبیدند
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
کنون سادیک بنصبم بنصبی بنصبد بنصبیم بنصبید بنصبند
شروعیک بتی‌نصبم بتی‌نصبی بتی‌نصبد بتی‌نصبیم بتی‌نصبید بتی‌نصبند
پایانیک بدی‌نصبم بدی‌نصبی بدی‌نصبد بدی‌نصبیم بدی‌نصبید بدی‌نصبند
پیوستیک بپی‌نصبم بپی‌نصبی بپی‌نصبد بپی‌نصبیم بپی‌نصبید بپی‌نصبند
روالیک بمی‌نصبم بمی‌نصبی بمی‌نصبد بمی‌نصبیم بمی‌نصبید بمی‌نصبند
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
آینده سادیک بنصبینم بنصبینی بنصبیند بنصبینیم بنصبینید بنصبینند
شروعیک بتی‌نصبینم بتی‌نصبینی بتی‌نصبیند بتی‌نصبینیم بتی‌نصبینید بتی‌نصبینند
پایانیک بدی‌نصبینم بدی‌نصبینی بدی‌نصبیند بدی‌نصبینیم بدی‌نصبینید بدی‌نصبینند
پیوستیک بپی‌نصبینم بپی‌نصبینی بپی‌نصبیند بپی‌نصبینیم بپی‌نصبینید بپی‌نصبینند
روالیک بمی‌نصبینم بمی‌نصبینی بمی‌نصبیند بمی‌نصبینیم بمی‌نصبینید بمی‌نصبینند
دستوری
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
- تو - تویان/شما -
امر بنصب بنصبید
نهی ننصب ننصبید
هم‌مصدرها

ترجمه[ویرایش]


منبع[ویرایش]