اصفهان
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- پارسی باستان
ویکیپدیا مقالهای دربارهٔ اصفهان دارد |
ویکیسفر یک راهنمای سفر برای اصفهان دارد. |
مجموعهای از نقلقولهای مربوط به
در ویکیگفتاورد موجود است.
آوایش
[ویرایش]- /اِس/فه/آن/
نامجا
[ویرایش]اصفهان
- اصفهان در شاهنامه سپاهان نامیده شده که تا حدودی به واقعیت نزدیک است. اصفهان نیز مانند تهران با حرف اضافی ه همراه است که اگر برداشته شود اسپَ، اسپَآن، شاید با اسپادانا مترداف باشد.
- از ایدر کنون زی سپاهان روید ..... وزین لشکر خویش پنهان روید
- نام شهر بدین صورتها آمده است: انزان. گابیان. گابیه. جی. اسپاهان. سپاهان. اسپهان. صفاهان. اسفاهان. اصفاهان. اسبهان. اسفهان. اسباهان. اصبهان. در کتب تاریخی قدیم به نام گابا یا کی معرفی گردیده است. در قدیم آن را اسپادانا میگفتند. در دائرةالمعارف جغرافی فرانسه اسپدان و در نوشته های بطلمیوس آپادان و آپادانا نامیده شده است. (اصفهان نورصادقی). و دمشقی نام قدیم آنرا رشورجی آورده است و در گذشته آن را یهودیه یا دارالیهودی می خواندند. (برهان). در جغرافیای بطلمیوس اصبدانه نامیده شده است. و لقب آن دارالسلطنه بود، زیرا دیرزمانی پایتخت ایران بود. اصفهان و اصبهان معرب اسباهان یا بسفاهان است . مردم می گفتند اسفاهان یعنی لشکر، تداول کلام عوام اصفهان را بدان نام نهاد . و رجوع به اصبهان شود.
- نام محلی در کنار راه تبریز و مراغه، میان سردرد و لایجان، در ۱۴۵۰۰ متری تبریز.
- یکی از چهار مقام (مقامه ٔ) اصلی موسیقی است دارای دو فرع، حسینی و نوا. نام پردهای از دوازده پرده ٔ موسیقی. آن را اصفهانک نیز خوانند.
––––
برگردانها
[ویرایش]نویسهها | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|