زرتشت
ظاهر
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]- نیاهندوایرانی
ویکیپدیا مقالهای دربارهٔ زرتشت دارد |
آوایش
[ویرایش]- /زَر/تُشت/
صفت
[ویرایش]زرتشت
- زرتشت را زردشت، زرادشت، زراهشت، زردهشت، زرداهشت نیز گویند مرحوم دهخدا اصل آن زَرَثوشتَرَ مینامد. بعضی گفتهاند او آذربایجانی بود، چون گشتاسپ معجزه طلب کرد، به کوره مس تفته اندر رفت. گاهی او را پیشرو و پیشوای آتش پرستان گفتهاند[۱].
- زرتشت نام شخصی است از نسل منوچهر و شاگرد افلادوس حکیم که شاگرد فیثاغورث بود و در زمان گشتاسب دعوی نبوت کرد و مجوس او را پیغمبر دانند و زَند را کتاب آسمانی او گویند. و زعم فردوسی آنست که او از نسل ابراهیم(ع) است و نامش ابراهام و زردشت لقب اوست، چنانکه میگوید:
- زرتشت یعنی آنکه زر پیش او زشت و مبغوض است، چنانکه در لغت دشت گذشت و اکثر اهل اسلام او را کاذب و ساحر دانند و شیخ مقتول و فاضل شهرزوری و علامه شیرازی و جمعی از متأخیرین، چون علامه دوانی و میرصدرالدین و غیاثالدین منصور او را نبی فاضل و حکیم کامل دانند و اﷲ اعلم[۲].
- در فقه امامیه، از اهلبیت منقول است که مجوس را شبه تاب از آن ثابت کنند که ایشان را رسولی بود زردشت نام، قوم فرس وی را تصدیق نکردند و بکشتند و کتاب وی بسوختند و بعد از قتل پشیمان شدند و هر کس هر چه از کتاب وی یادداشت نوشتند و خود نیز چیزی بدان دربستند و نام آن زَند است که الحال در میان است .[۳]
––––
برگردانها
[ویرایش]نویسهها | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- شاهنامه. ISBN 964-5566-35-5
- تاریخ ماد. ISBN 964-445-106-6
پانویس
[ویرایش]- ↑ (برهان)، (آنندراج)، (جهانگیری)، (ناظم الاطباء).
- ↑ قول هر دو گروه درست است منتها سه شخصیت تاریخی برای زرتشت، قابل اثبات است که یکی کاذب بود. این شخص کاذب در دوران کیقباد ساسانی بود و شاید مرشد مزدک هم باشد
- ↑ (فرهنگ رشیدی)، از (غیاث اللغات). رجوع به تاریخ ایران باستان، یشتها، مزدیسنا، یسنا، خرده اوستا و زردشت شود.