شوهر
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- اوستایی
آوایش
[ویرایش]- /شُوهَر/
اسم
[ویرایش]شوهر
- همسر زن، شوی، شو، مردی که با زنی ازدواج کند، مرد زندار.
- شوهر ممکن است به دو بخش شو یعنی شب و هر در زبان معیار باستان استعارهای عرعر الاغ بوده که اغلب شبها برای انسان هم اتفاق میافتد.
- شُوْهَرْ: در گویش گنابادی (گبری) یعنی همخوابه قانونی (شُوْ) که (هَرْ) همیشه کنار جفتش میخوابد.(رک : هَرْشُوْ)
- بعل (بَعْل).
- زوج. شوی. جفت. همسر. میره. حلیل. مرد آنگاه که زن گرفته باشد.
––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن
- فرهنگ لغت معین