آمدن
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
شنید
فارسی[ویرایش]
ریشه لغت[ویرایش]
- پهلوی
آوایش[ویرایش]
- /رسیدن/
مصدر لازم[ویرایش]
آمدن
- رسیدن، فرا رسیدن، وارد شدن؛ آغاز کردن، شروع کردن؛ سر زدن، واقع شدن؛ گذشتن، سپری شدن؛ اصابت کردن، رسیدن؛ گنجیدن، پدیدار گشتن، پیدا شدن، شدن، گردیدن؛ فرض کردن؛ برآمدن، مقابله کردن.
گردانش فارسی | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
بن واژه | آمدن | ||||||
بن ماضی | آمد | ||||||
بن مضارع | آی | ||||||
شخص | مفرد | جمع | |||||
اول شخص | دوم شخص | سوم شخص | اول شخص | دوم شخص | سوم شخص | ||
گذشته | من | تو | او/آن | ما | شما | آنها/ایشان | |
ساده | آمدم | آمدی | آمد | آمدیم | آمدید | آمدند | |
استمراری | میآمدم | میآمدی | میآمد | میآمدیم | میآمدید | میآمدند | |
کامل | آمدهبودم | آمدهبودی | آمدهبود | آمدهبودیم | آمدهبودید | آمدهبودند | |
التزامی | آمدهباشم | آمدهباشی | آمدهباشد | آمدهباشیم | آمدهباشید | آمدهباشند | |
مستمر | داشتم میآمدم | داشتی میآمدی | داشت میآمد | داشتیم میآمدیم | داشتید میآمدید | داشتند میآمدند | |
حال | من | تو | او/آن | ما | شما | آنها/ایشان | |
ساده | آیم | آیی | آید | آییم | آیید | آیند | |
استمراری | میآیم | میآیی | میآید | میآییم | میآیید | میآیند | |
کامل | آمدهام | آمدهای | آمدهاست/آمده | آمدهایم | آمدهاید | آمدهاند | |
ملموس | دارم میآیم | داری میآیی | دارد میآید | داریم میآییم | دارید میآیید | دارند میآیند | |
التزامی | بآیم | بآیی | بآید | بآییم | بآیید | بآیند | |
آینده | من | تو | او/آن | ما | شما | آنها/ایشان | |
خواهم آمد | خواهی آمد | خواهد آمد | خواهیم آمد | خواهید آمد | خواهند آمد | ||
دستوری | - | تو | - | شما | - | ||
امر | بآی | بآیید | |||||
نهی | نآی | نآیید |
––––
برگردانها[ویرایش]
ترجمهها
|