آژنگ
فارسی[ویرایش]
ریشه لغت[ویرایش]
- فارسی
آوایش[ویرایش]
- /آژَنگ/
اسم[ویرایش]
آژنگ
- چین و چروک. چروکی که در جامه افتد. چین و شکن روی پوست. گره، خم. موج کوچک.
- خاطرهای بد، سبب کدورت و آژنگ جبین میشود. «شهری»
کهن واژه[ویرایش]
آژنگ
- اصطلاح باستانی که در زبان معیار باستان به دو کلمه آژ - اَنگ قابل تجزیه است؛ و به معنی صفت یا خصلت دائم گرسنه یا جوع بوده است.
پسوندهای با انگ[ویرایش]
برگردانها[ویرایش]
ترجمهها
|
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس