پرش به محتوا

خزیدن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]
  • پهلوی

آوایش

[ویرایش]
  • [خَزیدَن]

مصدر فعل لازم

[ویرایش]

خزیدن

  1. حرکت کردن با کشیدن بدن برروی زمین.
  2. روی سینه و شکم خود را به روی زمین کشیدن.
  3. آهسته به جایی درآمدن و در کنجی نهان شدن.

فعل

[ویرایش]
  1. سینه‌خیز رفتن.


––––

برگردان‌ها

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ بزرگ سخن