خواستن
فارسی[ویرایش]
گونههای دیگر نوشتاری[ویرایش]
ریشه لغت[ویرایش]
- پهلوی
آوایش[ویرایش]
- /خاستن/
مصدر لازم متعدی[ویرایش]
خواستن
- تقاضای چیزی را داشتن، طلبیدن، خواهش کردن، آرزو داشتن.
- (گفتگو):علاقه داشتن به کسی، دوست داشتن کسی و مهر ورزیدن به او.
- اراده کردن.
- قصد داشتن.
فعلها | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
بن واژه | خواستن | ||||||
بن ماضی | خواست | ||||||
بن مضارع | خواه | ||||||
شخص | مفرد | جمع | |||||
اول شخص | دوم شخص | سوم شخص | اول شخص | دوم شخص | سوم شخص | ||
گذشته | من | تو | او | ما | شما | اویان/آنها | |
ساده | خواستم | خواستی | خواست | خواستیم | خواستید | خواستند | |
استمراری | میخواستم | میخواستی | میخواست | میخواستیم | میخواستید | میخواستند | |
کامل | خواسته بودم | خواسته بودی | خواسته بود | خواسته بودیم | خواسته بودید | خواسته بودند | |
التزامی | خواسته باشم | خواسته باشی | خواسته باشد | خواسته باشیم | خواسته باشید | خواسته باشند | |
مستمر | داشتم میخواستم | داشتی میخواستی | داشت میخواست | داشتیم میخواستیم | داشتید میخواستید | داشتند میخواستند | |
حال | من | تو | او | ما | شما | اویان/آنها | |
ساده | خواهم | خواهی | خواهد | خواهیم | خواهید | خواهند | |
استمراری | میخواهم | میخواهی | میخواهد | میخواهیم | میخواهید | میخواهند | |
کامل | خواستهام | خواستهای | خواسته/خواستهاست | خواستهایم | خواستهاید | خواستهاند | |
ملموس | دارم میخواهم | داری میخواهی | دارد میخواهد | داریم میخواهیم | دارید میخواهید | دارند میخواهند | |
التزامی | بخواهم | بخواهی | بخواهد | بخواهیم | بخواهید | بخواهند | |
آینده | - | من | تو | او | ما | شما | اویان/آنها |
خواهم خواست | خواهی خواست | خواهد خواست | خواهیم خواست | خواهید خواست | خواهند خواست | ||
دستوری | - | تو | - | شما | - | ||
امر | بخواه | بخواهید | |||||
نهی | نخواه | نخواهید |
––––
برگردانها[ویرایش]
ترجمهها
منابع[ویرایش]
- فرهنگ بزرگ سخن
- فرهنگ لغت معین