پرش به محتوا

زیبودن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

مصدر

[ویرایش]
  1. مصدر گزاری ناگذرای زیبیدن؛ زیبیدن خود:
    زیبودن بسیار بر نگرش دیگران بهت اثرگذار است.

فعل

[ویرایش]

زیبودن

  • /زیبودَنْ/
  1. فعل گزاری ناگذرای زیبیدن؛ خود را زیبیدن:
    دختر بچه هه با وسایل آرایشی مادرش می‌زیبود که مادرش رسید.


برگردان

[ویرایش]