شنیدن

نشستن

فارسی

ریشه‌ لغت

• پهلوی

آوایش

• /شنیدن/

مصدر فعل متعدی

شنیدن

1. گوش دادن، اطاعت کردن.
2. بوی چیزی را حس کردن.

هَمْصَدْرْهای «شنیدن»
بن‌گذشته			بن‌کنون			بن‌آینده
شنید			شنو			شنوین[📍]
فعل‌های «شنیدن» شخص مفرد جمع اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص گذشته من تو او ما شما اویان/آن‌ها ساده شنیدم شنیدی شنید شنیدیم شنیدید شنیدند استمراری می‌شنیدم می‌شنیدی می‌شنید می‌شنیدیم می‌شنیدید می‌شنیدند کامل شنیده بودم شنیده بودی شنیده بود شنیده بودیم شنیده بودید شنیده بودند التزامی شنیده باشم شنیده باشی شنیده باشد شنیده باشیم شنیده باشید شنیده باشند مستمر داشتم می‌شنیدم داشتی می‌شنیدی داشت می‌شنید داشتیم می‌شنیدیم داشتید می‌شنیدید داشتند می‌شنیدند کنون من تو او ما شما اویان/آن‌ها ساده شنوم شنوی شنود شنویم شنوید شنوند استمراری می‌شنوم می‌شنوی می‌شنود می‌شنویم می‌شنوید می‌شنوند کامل شنیده‌ام شنیده‌ای شنیده/شنیده‌است شنیده‌ایم شنیده‌اید شنیده‌اند ملموس دارم می‌شنوم داری می‌شنوی دارد می‌شنود داریم می‌شنویم دارید می‌شنوید دارند می‌شنوند التزامی بشنوم بشنوی بشنود بشنویم بشنوید بشنوند آینده - من تو او ما شما اویان/آن‌ها خواهم شنید خواهی شنید خواهد شنید خواهیم شنید خواهید شنید خواهند شنید دستوری - تو - شما - امر بشنو بشنوید نهی نشنو نشنوید
عملواژه‌های «شنیدن» عملواژه‌های فرایندی ساده گذشته شخص مفرد جمع اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها سادیک ️شنیدم 📤 ️شنیدی 📤 ️شنید 📤 ️شنیدیم 📤 ️شنیدید 📤 ️شنیدند 📤 آستانیک هی‌شنیدم هی‌شنیدی هی‌شنید هی‌شنیدیم هی‌شنیدید هی‌شنیدند شروعیک تی‌شنیدم تی‌شنیدی تی‌شنید تی‌شنیدیم تی‌شنیدید تی‌شنیدند جاریک فی‌شنیدم فی‌شنیدی فی‌شنید فی‌شنیدیم فی‌شنیدید فی‌شنیدند فرجامیک وی‌شنیدم وی‌شنیدی وی‌شنید وی‌شنیدیم وی‌شنیدید وی‌شنیدند پایانیک دی‌شنیدم دی‌شنیدی دی‌شنید دی‌شنیدیم دی‌شنیدید دی‌شنیدند پیوستیک پی‌شنیدم پی‌شنیدی پی‌شنید پی‌شنیدیم پی‌شنیدید پی‌شنیدند روالیک می‌شنیدم می‌شنیدی می‌شنید می‌شنیدیم می‌شنیدید می‌شنیدند کنون شخص مفرد جمع اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها سادیک ️شنوم 📤 ️شنوی 📤 ️شنود 📤 ️شنویم 📤 ️شنوید 📤 ️شنوند 📤 آستانیک هی‌شنوم هی‌شنوی هی‌شنود هی‌شنویم هی‌شنوید هی‌شنوند شروعیک تی‌شنوم تی‌شنوی تی‌شنود تی‌شنویم تی‌شنوید تی‌شنوند جاریک فی‌شنوم فی‌شنوی فی‌شنود فی‌شنویم فی‌شنوید فی‌شنوند فرجامیک وی‌شنوم وی‌شنوی وی‌شنود وی‌شنویم وی‌شنوید وی‌شنوند پایانیک دی‌شنوم دی‌شنوی دی‌شنو دی‌شنویم دی‌شنوید دی‌شنوند پیوستیک پی‌شنوم پی‌شنوی پی‌شنود پی‌شنویم پی‌شنوید پی‌شنوند روالیک می‌شنوم می‌شنوی می‌شنود می‌شنویم می‌شنوید می‌شنوند آینده شخص مفرد جمع اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها سادیک ️شنوینم 📤 ️شنوینی 📤 ️شنویند 📤 ️شنوینیم 📤 ️شنوینید 📤 ️شنوینند 📤 آستانیک هی‌شنوینم هی‌شنوینی هی‌شنویند هی‌شنوینیم هی‌شنوینید هی‌شنوینند شروعیک تی‌شنوینم تی‌شنوینی تی‌شنویند تی‌شنوینیم تی‌شنوینید تی‌شنوینند جاریک فی‌شنوینم فی‌شنوینی فی‌شنویند فی‌شنوینیم فی‌شنوینید فی‌شنوینند فرجامیک وی‌شنوینم وی‌شنوینی وی‌شنویند وی‌شنوینیم وی‌شنوینید وی‌شنوینند پایانیک دی‌شنوینم دی‌شنوینی دی‌شنویند دی‌شنوینیم دی‌شنوینید دی‌شنوینند پیوستیک پی‌شنوینم پی‌شنوینی پی‌شنویند پی‌شنوینیم پی‌شنوینید پی‌شنوینند روالیک می‌شنوینم می‌شنوینی می‌شنویند می‌شنوینیم می‌شنوینید می‌شنوینند عملواژه‌های نافرایندی ساده انجامی شخص مفرد جمع اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها گذشته سادیک ️بشنیدم 📤 ️بشنیدی 📤 ️بشنید 📤 ️بشنیدیم 📤 ️بشنیدید 📤 ️بشنیدند 📤 شروعیک بتی‌شنیدم بتی‌شنیدی بتی‌شنید بتی‌شنیدیم بتی‌شنیدید بتی‌شنیدند پایانیک بدی‌شنیدم بدی‌شنیدی بدی‌شنید بدی‌شنیدیم بدی‌شنیدید بدی‌شنیدند پیوستیک بپی‌شنیدم بپی‌شنیدی بپی‌شنید بپی‌شنیدیم بپی‌شنیدید بپی‌شنیدند روالیک بمی‌شنیدم بمی‌شنیدی بمی‌شنید بمی‌شنیدیم بمی‌شنیدید بمی‌شنیدند من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها کنون سادیک ️بشنوم 📤 ️بشنوی 📤 ️بشنود 📤 ️بشنویم 📤 ️بشنوید 📤 ️بشنوند 📤 شروعیک بتی‌شنوم بتی‌شنوی بتی‌شنود بتی‌شنویم بتی‌شنوید بتی‌شنوند پایانیک بدی‌شنوم بدی‌شنوی بدی‌شنود بدی‌شنویم بدی‌شنوید بدی‌شنوند پیوستیک بپی‌شنوم بپی‌شنوی بپی‌شنود بپی‌شنویم بپی‌شنوید بپی‌شنوند روالیک بمی‌شنوم بمی‌شنوی بمی‌شنود بمی‌شنویم بمی‌شنوید بمی‌شنوند من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها آینده سادیک ️بشنوینم 📤 ️بشنوینی 📤 ️بشنویند 📤 ️بشنوینیم 📤 ️بشنوینید 📤 ️بشنوینند 📤 شروعیک بتی‌شنوینم بتی‌شنوینی بتی‌شنویند بتی‌شنوینیم بتی‌شنوینید بتی‌شنوینند پایانیک بدی‌شنوینم بدی‌شنوینی بدی‌شنویند بدی‌شنوینیم بدی‌شنوینید بدی‌شنوینند پیوستیک بپی‌شنوینم بپی‌شنوینی بپی‌شنویند بپی‌شنوینیم بپی‌شنوینید بپی‌شنوینند روالیک بمی‌شنوینم بمی‌شنوینی بمی‌شنویند بمی‌شنوینیم بمی‌شنوینید بمی‌شنوینند دستوری شخص مفرد جمع اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص - تو - تویان/شما - امر ️بشنو 📤 ️بشنوید 📤 نهی ️نشنو 📤 ️نشنوید 📤
هم‌مصدرهای «شنیدن» کُنْمادین کُنادین کُناشْتین کُنْشادین کُنْفادین کُنْفاشْتین کُنْشِفادین کُنْخادین کُنْخاشْتین کُنْشُخادین گزارشی شنومدن شنیدن شنوشتن - شنوفتن شنوفشتن - شنوختن شنوخشتن - گزاری شنومادن شنوادن شنواشتن - شنوفادن شنوفاشتن - شنوخادن شنوخاشتن - انگیزی شنوماندن شنواندن شنوانشتن شنوشاندن شنوفاندن شنوفانشتن شنوشفاندن شنوخاندن شنوخانشتن شنوشخاندن سببی شنوماردن شنواردن شنوارشتن شنوشاردن شنوفاردن شنوفارشتن شنوشفاردن شنوخاردن شنوخارشتن شنوشخاردن باعثی شنومژدن شنوژدن شنوژشتن شنوشژدن شنوفژدن شنوفژشتن شنوشفژدن شنوخژدن شنوخژشتن شنوشخژدن

––––

برگردان‌ها

ترجمه‌ها
انگلیسی: hear ایتالیایی: udire* [[sentire ایتالیایی: sentire udire انگلیسی: listen hear inaudible audible overhear acousis acousia

منابع

• فرهنگ لغت معین