پرش به محتوا

شکفتن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • پهلوی

آوایش

[ویرایش]
  • /شِکُفتَن/

مصدر فعل لازم

[ویرایش]

شکفتن

  1. باز شدن گل‌برگ‌ها از یکدیگر، شاد و خرّم شدن، آشکار کردن.
  2. باز شدن غنچة گل و مانند آن.
  3. خندان شدن.
  4. شکیبیدن.

فعل

[ویرایش]
  1. گل کردن. گل دادن. واگلیدن.

واژه‌های مشتق‌شده

[ویرایش]


––––

برگردان‌ها

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ بزرگ سخن