پرش به محتوا

وصفیدن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

مصدر گذرا

[ویرایش]
  1. شباهت/همانندی چیزی را بیانیدن:
    می‌توانی چهره دزد هه را بوصفی؟
    می‌توانی منظره‌ای که دیدی را برایمان بوصفی؟
    خدا بهشت را در قرآن وصفیده است.

فعل

[ویرایش]

وصفیدن [وَصْفیدَنْ]

برگردان

[ویرایش]