پرش به محتوا

پرسیدن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

مصدر

[ویرایش]
  • /پُرْسیدَنْ/
  1. فرایند خبر گرفتن؛ پرسش کردن:
    پرسیدن عیب نیست، ندانستن عیب است.
  2. احوالپرسی:
    بنظرم، پرسیدن حال خویشاوندان نزدیک واجب است.
  3. عیادت:
    پرسیدن حال بیمار باعث دلگرمی بیمار و خانواده‌اش است.
  4. بازخواست:
    پرسیدن علت رفتارش نیازه.

فعل

[ویرایش]

پرسیدن

  • /پُرْسیدَنْ/
  1. اطلاعی را از کسی برای آگاهی‌یافتن از چیزی درخواست کردن:
    دیروز حال پدرش را ازش پرسیدم.


هَمْصَدْرْهای «پرسیدن»
بن‌گذشته بن‌کنون بن‌آینده
پرسید پرس پرسین[📍]
فعل‌های «پرسیدن»
عملواژه‌های «پرسیدن»
عملواژه‌های فرایندی ساده
گذشته
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️پرسیدم 📤 ️پرسیدی 📤 ️پرسید 📤 ️پرسیدیم 📤 ️پرسیدید 📤 ️پرسیدند 📤
آستانیک هی‌پرسیدم هی‌پرسیدی هی‌پرسید هی‌پرسیدیم هی‌پرسیدید هی‌پرسیدند
شروعیک تی‌پرسیدم تی‌پرسیدی تی‌پرسید تی‌پرسیدیم تی‌پرسیدید تی‌پرسیدند
جاریک فی‌پرسیدم فی‌پرسیدی فی‌پرسید فی‌پرسیدیم فی‌پرسیدید فی‌پرسیدند
فرجامیک وی‌پرسیدم وی‌پرسیدی وی‌پرسید وی‌پرسیدیم وی‌پرسیدید وی‌پرسیدند
پایانیک دی‌پرسیدم دی‌پرسیدی دی‌پرسید دی‌پرسیدیم دی‌پرسیدید دی‌پرسیدند
پیوستیک پی‌پرسیدم پی‌پرسیدی پی‌پرسید پی‌پرسیدیم پی‌پرسیدید پی‌پرسیدند
روالیک می‌پرسیدم می‌پرسیدی می‌پرسید می‌پرسیدیم می‌پرسیدید می‌پرسیدند
کنون
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️پرسم 📤 ️پرسی 📤 ️پرسد 📤 ️پرسیم 📤 ️پرسید 📤 ️پرسند 📤
آستانیک هی‌پرسم هی‌پرسی هی‌پرسد هی‌پرسیم هی‌پرسید هی‌پرسند
شروعیک تی‌پرسم تی‌پرسی تی‌پرسد تی‌پرسیم تی‌پرسید تی‌پرسند
جاریک فی‌پرسم فی‌پرسی فی‌پرسد فی‌پرسیم فی‌پرسید فی‌پرسند
فرجامیک وی‌پرسم وی‌پرسی وی‌پرسد وی‌پرسیم وی‌پرسید وی‌پرسند
پایانیک دی‌پرسم دی‌پرسی دی‌پرس دی‌پرسیم دی‌پرسید دی‌پرسند
پیوستیک پی‌پرسم پی‌پرسی پی‌پرسد پی‌پرسیم پی‌پرسید پی‌پرسند
روالیک می‌پرسم می‌پرسی می‌پرسد می‌پرسیم می‌پرسید می‌پرسند
آینده
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️پرسینم 📤 ️پرسینی 📤 ️پرسیند 📤 ️پرسینیم 📤 ️پرسینید 📤 ️پرسینند 📤
آستانیک هی‌پرسینم هی‌پرسینی هی‌پرسیند هی‌پرسینیم هی‌پرسینید هی‌پرسینند
شروعیک تی‌پرسینم تی‌پرسینی تی‌پرسیند تی‌پرسینیم تی‌پرسینید تی‌پرسینند
جاریک فی‌پرسینم فی‌پرسینی فی‌پرسیند فی‌پرسینیم فی‌پرسینید فی‌پرسینند
فرجامیک وی‌پرسینم وی‌پرسینی وی‌پرسیند وی‌پرسینیم وی‌پرسینید وی‌پرسینند
پایانیک دی‌پرسینم دی‌پرسینی دی‌پرسیند دی‌پرسینیم دی‌پرسینید دی‌پرسینند
پیوستیک پی‌پرسینم پی‌پرسینی پی‌پرسیند پی‌پرسینیم پی‌پرسینید پی‌پرسینند
روالیک می‌پرسینم می‌پرسینی می‌پرسیند می‌پرسینیم می‌پرسینید می‌پرسینند
عملواژه‌های نافرایندی ساده
انجامی
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
گذشته سادیک ️بپرسیدم 📤 ️بپرسیدی 📤 ️بپرسید 📤 ️بپرسیدیم 📤 ️بپرسیدید 📤 ️بپرسیدند 📤
شروعیک بتی‌پرسیدم بتی‌پرسیدی بتی‌پرسید بتی‌پرسیدیم بتی‌پرسیدید بتی‌پرسیدند
پایانیک بدی‌پرسیدم بدی‌پرسیدی بدی‌پرسید بدی‌پرسیدیم بدی‌پرسیدید بدی‌پرسیدند
پیوستیک بپی‌پرسیدم بپی‌پرسیدی بپی‌پرسید بپی‌پرسیدیم بپی‌پرسیدید بپی‌پرسیدند
روالیک بمی‌پرسیدم بمی‌پرسیدی بمی‌پرسید بمی‌پرسیدیم بمی‌پرسیدید بمی‌پرسیدند
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
کنون سادیک ️بپرسم 📤 ️بپرسی 📤 ️بپرسد 📤 ️بپرسیم 📤 ️بپرسید 📤 ️بپرسند 📤
شروعیک بتی‌پرسم بتی‌پرسی بتی‌پرسد بتی‌پرسیم بتی‌پرسید بتی‌پرسند
پایانیک بدی‌پرسم بدی‌پرسی بدی‌پرسد بدی‌پرسیم بدی‌پرسید بدی‌پرسند
پیوستیک بپی‌پرسم بپی‌پرسی بپی‌پرسد بپی‌پرسیم بپی‌پرسید بپی‌پرسند
روالیک بمی‌پرسم بمی‌پرسی بمی‌پرسد بمی‌پرسیم بمی‌پرسید بمی‌پرسند
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
آینده سادیک ️بپرسینم 📤 ️بپرسینی 📤 ️بپرسیند 📤 ️بپرسینیم 📤 ️بپرسینید 📤 ️بپرسینند 📤
شروعیک بتی‌پرسینم بتی‌پرسینی بتی‌پرسیند بتی‌پرسینیم بتی‌پرسینید بتی‌پرسینند
پایانیک بدی‌پرسینم بدی‌پرسینی بدی‌پرسیند بدی‌پرسینیم بدی‌پرسینید بدی‌پرسینند
پیوستیک بپی‌پرسینم بپی‌پرسینی بپی‌پرسیند بپی‌پرسینیم بپی‌پرسینید بپی‌پرسینند
روالیک بمی‌پرسینم بمی‌پرسینی بمی‌پرسیند بمی‌پرسینیم بمی‌پرسینید بمی‌پرسینند
دستوری
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
- تو - تویان/شما -
امر ️بپرس 📤 ️بپرسید 📤
نهی ️نپرس 📤 ️نپرسید 📤
هم‌مصدرهای «پرسیدن»

برگردان‌

[ویرایش]
درخواستن اطلاع از چیزی