پرش به محتوا

زدودن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /زُدودَن/

مصدر متعدی

[ویرایش]

زدودن

  1. پاک کردن.
  2. صیقل دادن.

فعل

[ویرایش]
  1. تمیز کردن، پاک کردن.


هَمْصَدْرْهای «زدودن»
بن‌گذشته بن‌کنون بن‌آینده
زدود زدای زدایین[📍]
فعل‌های «زدودن»
عملواژه‌های «زدودن»
عملواژه‌های فرایندی ساده
گذشته
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️زدودم 📤 ️زدودی 📤 ️زدود 📤 ️زدودیم 📤 ️زدودید 📤 ️زدودند 📤
آستانیک هی‌زدودم هی‌زدودی هی‌زدود هی‌زدودیم هی‌زدودید هی‌زدودند
شروعیک تی‌زدودم تی‌زدودی تی‌زدود تی‌زدودیم تی‌زدودید تی‌زدودند
جاریک فی‌زدودم فی‌زدودی فی‌زدود فی‌زدودیم فی‌زدودید فی‌زدودند
فرجامیک وی‌زدودم وی‌زدودی وی‌زدود وی‌زدودیم وی‌زدودید وی‌زدودند
پایانیک دی‌زدودم دی‌زدودی دی‌زدود دی‌زدودیم دی‌زدودید دی‌زدودند
پیوستیک پی‌زدودم پی‌زدودی پی‌زدود پی‌زدودیم پی‌زدودید پی‌زدودند
روالیک می‌زدودم می‌زدودی می‌زدود می‌زدودیم می‌زدودید می‌زدودند
کنون
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️زدایم 📤 ️زدایی 📤 ️زداید 📤 ️زداییم 📤 ️زدایید 📤 ️زدایند 📤
آستانیک هی‌زدایم هی‌زدایی هی‌زداید هی‌زداییم هی‌زدایید هی‌زدایند
شروعیک تی‌زدایم تی‌زدایی تی‌زداید تی‌زداییم تی‌زدایید تی‌زدایند
جاریک فی‌زدایم فی‌زدایی فی‌زداید فی‌زداییم فی‌زدایید فی‌زدایند
فرجامیک وی‌زدایم وی‌زدایی وی‌زداید وی‌زداییم وی‌زدایید وی‌زدایند
پایانیک دی‌زدایم دی‌زدایی دی‌زدای دی‌زداییم دی‌زدایید دی‌زدایند
پیوستیک پی‌زدایم پی‌زدایی پی‌زداید پی‌زداییم پی‌زدایید پی‌زدایند
روالیک می‌زدایم می‌زدایی می‌زداید می‌زداییم می‌زدایید می‌زدایند
آینده
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️زدایینم 📤 ️زدایینی 📤 ️زداییند 📤 ️زدایینیم 📤 ️زدایینید 📤 ️زدایینند 📤
آستانیک هی‌زدایینم هی‌زدایینی هی‌زداییند هی‌زدایینیم هی‌زدایینید هی‌زدایینند
شروعیک تی‌زدایینم تی‌زدایینی تی‌زداییند تی‌زدایینیم تی‌زدایینید تی‌زدایینند
جاریک فی‌زدایینم فی‌زدایینی فی‌زداییند فی‌زدایینیم فی‌زدایینید فی‌زدایینند
فرجامیک وی‌زدایینم وی‌زدایینی وی‌زداییند وی‌زدایینیم وی‌زدایینید وی‌زدایینند
پایانیک دی‌زدایینم دی‌زدایینی دی‌زداییند دی‌زدایینیم دی‌زدایینید دی‌زدایینند
پیوستیک پی‌زدایینم پی‌زدایینی پی‌زداییند پی‌زدایینیم پی‌زدایینید پی‌زدایینند
روالیک می‌زدایینم می‌زدایینی می‌زداییند می‌زدایینیم می‌زدایینید می‌زدایینند
عملواژه‌های نافرایندی ساده
انجامی
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
گذشته سادیک ️بزدودم 📤 ️بزدودی 📤 ️بزدود 📤 ️بزدودیم 📤 ️بزدودید 📤 ️بزدودند 📤
شروعیک بتی‌زدودم بتی‌زدودی بتی‌زدود بتی‌زدودیم بتی‌زدودید بتی‌زدودند
پایانیک بدی‌زدودم بدی‌زدودی بدی‌زدود بدی‌زدودیم بدی‌زدودید بدی‌زدودند
پیوستیک بپی‌زدودم بپی‌زدودی بپی‌زدود بپی‌زدودیم بپی‌زدودید بپی‌زدودند
روالیک بمی‌زدودم بمی‌زدودی بمی‌زدود بمی‌زدودیم بمی‌زدودید بمی‌زدودند
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
کنون سادیک ️بزدایم 📤 ️بزدایی 📤 ️بزداید 📤 ️بزداییم 📤 ️بزدایید 📤 ️بزدایند 📤
شروعیک بتی‌زدایم بتی‌زدایی بتی‌زداید بتی‌زداییم بتی‌زدایید بتی‌زدایند
پایانیک بدی‌زدایم بدی‌زدایی بدی‌زداید بدی‌زداییم بدی‌زدایید بدی‌زدایند
پیوستیک بپی‌زدایم بپی‌زدایی بپی‌زداید بپی‌زداییم بپی‌زدایید بپی‌زدایند
روالیک بمی‌زدایم بمی‌زدایی بمی‌زداید بمی‌زداییم بمی‌زدایید بمی‌زدایند
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
آینده سادیک ️بزدایینم 📤 ️بزدایینی 📤 ️بزداییند 📤 ️بزدایینیم 📤 ️بزدایینید 📤 ️بزدایینند 📤
شروعیک بتی‌زدایینم بتی‌زدایینی بتی‌زداییند بتی‌زدایینیم بتی‌زدایینید بتی‌زدایینند
پایانیک بدی‌زدایینم بدی‌زدایینی بدی‌زداییند بدی‌زدایینیم بدی‌زدایینید بدی‌زدایینند
پیوستیک بپی‌زدایینم بپی‌زدایینی بپی‌زداییند بپی‌زدایینیم بپی‌زدایینید بپی‌زدایینند
روالیک بمی‌زدایینم بمی‌زدایینی بمی‌زداییند بمی‌زدایینیم بمی‌زدایینید بمی‌زدایینند
دستوری
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
- تو - تویان/شما -
امر ️بزدای 📤 ️بزدایید 📤
نهی ️نزدای 📤 ️نزدایید 📤
هم‌مصدرهای «زدودن»

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین