آمادن
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
فارسی[ویرایش]
مصدر ناگذرا[ویرایش]
- مصدر ناگذرای آمودن؛ آماده شدن:
- دانش‌آموزان پس از دو سال دیشب برای رفتن به مدرسه آمادند.
- دیروز آماده بودم باهات بیایم؛ ولی الان نه.
فعل[ویرایش]
آمادن [آمادَنْ]
| گردانش فارسی | |||||||
|---|---|---|---|---|---|---|---|
| بن واژه | آمادن | ||||||
| بن ماضی | آماد | ||||||
| بن مضارع | آمای | ||||||
| شخص | مفرد | جمع | |||||
| اول شخص | دوم شخص | سوم شخص | اول شخص | دوم شخص | سوم شخص | ||
| گذشته | من | تو | او/آن | ما | شما | آنها/ایشان | |
| ساده | آمادم | آمادی | آماد | آمادیم | آمادید | آمادند | |
| استمراری | می‌آمادم | می‌آمادی | می‌آماد | می‌آمادیم | می‌آمادید | می‌آمادند | |
| کامل | آماده‌بودم | آماده‌بودی | آماده‌بود | آماده‌بودیم | آماده‌بودید | آماده‌بودند | |
| التزامی | آماده‌باشم | آماده‌باشی | آماده‌باشد | آماده‌باشیم | آماده‌باشید | آماده‌باشند | |
| مستمر | داشتم می‌آمادم | داشتی می‌آمادی | داشت می‌آماد | داشتیم می‌آمادیم | داشتید می‌آمادید | داشتند می‌آمادند | |
| حال | من | تو | او/آن | ما | شما | آنها/ایشان | |
| ساده | آمایم | آمایی | آماید | آماییم | آمایید | آمایند | |
| استمراری | می‌آمایم | می‌آمایی | می‌آماید | می‌آماییم | می‌آمایید | می‌آمایند | |
| کامل | آماده‌ام | آماده‌ای | آماده‌است/آماده | آماده‌ایم | آماده‌اید | آماده‌اند | |
| ملموس | دارم می‌آمایم | داری می‌آمایی | دارد می‌آماید | داریم می‌آماییم | دارید می‌آمایید | دارند می‌آمایند | |
| التزامی | بآمایم | بآمایی | بآماید | بآماییم | بآمایید | بآمایند | |
| آینده | من | تو | او/آن | ما | شما | آنها/ایشان | |
| خواهم آماد | خواهی آماد | خواهد آماد | خواهیم آماد | خواهید آماد | خواهند آماد | ||
| دستوری | - | تو | - | شما | - | ||
| امر | بآمای | بآمایید | |||||
| نهی | نآمای | نآمایید | |||||