انباشتن
فارسی[ویرایش]
ریشه شناسی[ویرایش]
- فارسی
آوایش[ویرایش]
- [امدن]
مصدر متعدی[ویرایش]
انباشتن
- پُر کردن.
- انباشتن از دو کلمه اَن - باشتن تشکیل شده و در گویش بهاری پیاده شو از نو، معنی میدهد.
فعل[ویرایش]
فعلها | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
بن واژه | انباشتن | ||||||
بن ماضی | انباشت | ||||||
بن مضارع | انبار | ||||||
شخص | مفرد | جمع | |||||
اول شخص | دوم شخص | سوم شخص | اول شخص | دوم شخص | سوم شخص | ||
گذشته | من | تو | او | ما | شما | اویان/آنها | |
ساده | انباشتم | انباشتی | انباشت | انباشتیم | انباشتید | انباشتند | |
استمراری | میانباشتم | میانباشتی | میانباشت | میانباشتیم | میانباشتید | میانباشتند | |
کامل | انباشته بودم | انباشته بودی | انباشته بود | انباشته بودیم | انباشته بودید | انباشته بودند | |
التزامی | انباشته باشم | انباشته باشی | انباشته باشد | انباشته باشیم | انباشته باشید | انباشته باشند | |
مستمر | داشتم میانباشتم | داشتی میانباشتی | داشت میانباشت | داشتیم میانباشتیم | داشتید میانباشتید | داشتند میانباشتند | |
حال | من | تو | او | ما | شما | اویان/آنها | |
ساده | انبارم | انباری | انبارد | انباریم | انبارید | انبارند | |
استمراری | میانبارم | میانباری | میانبارد | میانباریم | میانبارید | میانبارند | |
کامل | انباشتهام | انباشتهای | انباشته/انباشتهاست | انباشتهایم | انباشتهاید | انباشتهاند | |
ملموس | دارم میانبارم | داری میانباری | دارد میانبارد | داریم میانباریم | دارید میانبارید | دارند میانبارند | |
التزامی | بانبارم | بانباری | بانبارد | بانباریم | بانبارید | بانبارند | |
آینده | - | من | تو | او | ما | شما | اویان/آنها |
خواهم انباشت | خواهی انباشت | خواهد انباشت | خواهیم انباشت | خواهید انباشت | خواهند انباشت | ||
دستوری | - | تو | - | شما | - | ||
امر | بانبار | بانبارید | |||||
نهی | نانبار | نانبارید |
––––
برگردانها[ویرایش]
ترجمهها
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین