بخشیدن
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(بَ دَ)
فارسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
- پهلوی
آوایش[ویرایش]
- [بخشی/دَن]
فعل[ویرایش]
بخشیدن
- دادن چیزی به کسی بدون دریافت چیزی در قبال آن؛ عطا کردن. عفو کردن.
- (ورزشی): کنار رفتن ورزشکار از مسابقه برای حفظ منافع حریف یا به احترام او.
مصدر فعل متعدی[ویرایش]
- عطا کردن.
- عفو کردن.
گردانش فارسی | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
بن واژه | بخشبدن | ||||||
بن ماضی | بخشید | ||||||
بن مضارع | بخش | ||||||
شخص | مفرد | جمع | |||||
اول شخص | دوم شخص | سوم شخص | اول شخص | دوم شخص | سوم شخص | ||
گذشته | من | تو | او/آن | ما | شما | آنها/ایشان | |
ساده | بخشیدم | بخشیدی | بخشید | بخشیدیم | بخشیدید | بخشیدند | |
استمراری | میبخشیدم | میبخشیدی | میبخشید | میبخشیدیم | میبخشیدید | میبخشیدند | |
کامل | بخشیدهبودم | بخشیدهبودی | بخشیدهبود | بخشیدهبودیم | بخشیدهبودید | بخشیدهبودند | |
التزامی | بخشیدهباشم | بخشیدهباشی | بخشیدهباشد | بخشیدهباشیم | بخشیدهباشید | بخشیدهباشند | |
مستمر | داشتم میبخشیدم | داشتی میبخشیدی | داشت میبخشید | داشتیم میبخشیدیم | داشتید میبخشیدید | داشتند میبخشیدند | |
حال | من | تو | او/آن | ما | شما | آنها/ایشان | |
ساده | بخشم | بخشی | بخشد | بخشیم | بخشید | بخشند | |
استمراری | میبخشم | میبخشی | میبخشد | میبخشیم | میبخشید | میبخشند | |
کامل | بخشیدهام | بخشیدهای | بخشیدهاست/بخشیده | بخشیدهایم | بخشیدهاید | بخشیدهاند | |
ملموس | دارم میبخشم | داری میبخشی | دارد میبخشد | داریم میبخشیم | دارید میبخشید | دارند میبخشند | |
التزامی | ببخشم | ببخشی | ببخشد | ببخشیم | ببخشید | ببخشند | |
آینده | من | تو | او/آن | ما | شما | آنها/ایشان | |
خواهم بخشید | خواهی بخشید | خواهد بخشید | خواهیم بخشید | خواهید بخشید | خواهند بخشید | ||
دستوری | - | تو | - | شما | - | ||
امر | ببخش | ببخشید | |||||
نهی | نبخش | نبخشید |
––––
برگردانها[ویرایش]
ترجمهها
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن: ISBN 964-6961-91-6