تریاق
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(تَ)
محتویات
فارسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
اسم[ویرایش]
- پادزهر، پازهر، تریاک(ماده تسکین دهنده).
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
این سرواژه نیازمند ویکیسازی است. لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوهنامه، محتوای آن را بهبود بخشید. |
اسم[ویرایش]
عربی[ویرایش]
آوایش[ویرایش]
- کاشغَر
اسم[ویرایش]
- معرب تریاک و آن دوایی مرکب است معروف، که چند ادویه را کوفته و بیخته در شهد آميزند و آن دافع اقسام زهرهای گیاهی و حیوانی باشد. گرفته از یونانی، معجونی مرکب از داروهای چند که وقتی آن را دوای مخصوص همه اقسام سموم حیوانی و لاغ افعی میدانستند و هر بیست نخود آن دارای یک گندم تریاک است. از راه لفظ، اطبا گويا او را تفسیری نکردهاند اما معنی او، از روي تفهیم در روزگار ما آن است که هر دارویی که مضرات زهرها را دفع کند، او را ترياق تعريف کنند. مرکبی است معروف که ترياق فاروق نوع اعلای آن است و هر دو کلمه (ترياق و تریاک)
یونانی معرب و بمعنی مطلق فادزهر شهرت دارد. معجونی مرکب از داروهای مسکن و مخدر که به عنوان ضددردها و سموم به کار میرفته و در ترکيبش عصارههای گیاهان خانواده شقایق و خشخاش به کار میرفته است، تریاق فاروق، تریاق کبیر. پادزهر. فادزهر. پازهر.
- می. می و شراب و داروی اکبر.
برگردانها[ویرایش]
- انگلیسی
- treacle