شنادن

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

مصدر[ویرایش]

  1. مصدر گزارشی (ناگذرا) شنایدن: شنا کردن:
    شنادن علی خیلی اصولی است.

فعل[ویرایش]

شنادن

  • /شِنادَنْ/
  1. فعل گزارشی (ناگذرا) شنایدن؛ شنا کردن:
    دیروز شناگر هه در مسابقه ده مرتبه طول استخر را شناد!
    یکی از دوستانم هر هفته حدود ده کیلو متر می‌شناید.
    فردا در مسابقه باید حدود ۱ کیلو متر را در ۵ دقیقه بشناید!

برگردان[ویرایش]