پرش به محتوا

فراهمیدن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

مصدر

[ویرایش]
  1. فرایند همیدن چیزهای گوناگون مرتبط از جاهایی:
    فراهمیدن وسایل سفر یک روز قبلتر امری بسیار ضروری است.

فعل

[ویرایش]

فراهمیدن

  • /فَراهَمیدَنْ/
  1. چیزهای مرتبط گوناگون را از جاهایی همیدن:
    آن‌ها لوازم سفر نورزی‌اشان را فراهمیده‌اند.
    چند سالی است که شی‌های قدیمی می‌فراهمد.


برگردان

[ویرایش]