هستیدن

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

مصدر گذرا[ویرایش]

  1. چیزی را در جایی حاضر کردن/آوردن؛ به حضور آوردن:
    مهره هه را بین مهره‌های آبی هستیدم.
    من آن را آنجا هسته‌ام.

فعل[ویرایش]

هستیدن [هَسْتیدَنْ]