نتایج جستجو

هلندى ترجمه‌ها...

پهلوی /زَبان/ زبان (جانوری): عضو عضلانی و متحرک چسبنده به کف دهان انسان و اغلب مهره‌داران که در اعمال مختلفی مانند تکلم، بلع غذا، و تشخیص مزه‌های گوناگون...

کردی: inglizi ایتالیایی: inglese پرتغالی: inglês ترکی استانبول : İngilizce هلندی: Engels فرانسوی: anglais روسی: английский (anglíjskij) ژاپنی: 英語 (えいご, eigó]]...

call field 'format_genders' (a nil value). زبان انگلیسی باستان: tunge انگلیسی: tongue هلندی باستان: tunga هلندی: tong آلمانی علیای باستان: zunga آلمانی:...

یا پیرامون آن مستقر شده‌اند. هلند بخش اصلی و اروپایی پادشاهی هلند (به زبان هلندی: Koninkrijk der Nederlanden کُنینک‌رَیک دِر نِیدِرلاندِن) بشمار می‌رود...

چهل‌ونُه دقیقه در سال شمسی یا معادل سیصدوپنجاه‌وچهار روز در سال قمری. سال به زبان معیار باستان به دو معنی بوده که در ساختار جمله تفهیم می‌شده؛ نخست انداختن...

موجود است. /زَن/---/زن (جمع زنان) زن انسان ماده بالغ، مقابل مرد؛ همسر. در فارسی میانه zan از زبان نیا هند و اروپایی gʷḗn. –––– ترجمه‌ها فرهنگ لغت معین...

اطلاعات موجود در ویکی‌تراول درون‌ریزی شده‌است و در شروع کار با ۱۰ زبان فارسی، انگلیسی، هلندی، فرانسوی، آلمانی، ایتالیایی، پرتغالی، روسی، اسپانیایی، سوئدی پایگذاری...

باستان xšaça-. وابسته به اوستایی xšaθra (پادشاهی)؛ اما به نظر می‌رسد به زبان معیار باستان به صورت شَهَر صرف می‌شده است و کنایه از پایتخت بوده است. در...

پهلوی از فارسی میانه نام از فارسی باستان ناما از زبان نیا هند و ایرانی HnaHman- از هند و اروپایی h₁nḗh₃mn̥. اسم، لفظی که برای نامیدن کسی یا چیزی به کار...

الگو:سندی عشق رازیست که تنها به خدا باید گفت چه سخنها که خدا بامن تنها دارد، عشقم. –––– ترجمه‌ها فرهنگ لغت معین فرهنگ کوچک زبان پهلوی فرهنگ واژه های اوستا...

زبان فارسی به "برف" می‌رسد که به معنی برف سفید و نرم است. این کلمه احتمالاً از ریشه‌ی پرف لغت یا فرف لغت گرفته شده است. در زبان های دیگر از جمله زبان...

زنگ رابصدادراوردن tong زبان...

فرزندانی به وجود آمده باشد، یا دارای فرزند است؛ مام، والده، ام. مادر در زبان معیار باستان نیز به صورت ما - دٓر صرف می‌شده ولی کنایه از بوسه چیدن بوده،...

بینایی در انسان و حیوان، دیده. نگاه، نظر. (عامیانه): معمولاً هنگام قبول کاری یا خواهش شخصی بر زبان می‌آورند. –––– ترجمه‌ها فرهنگ بزرگ سخن فرهنگ لغت معین...

و صندوق و جز آن‌ها کار گذارند و باز و بسته شود. «در» اصطلاحی قدیمی و در زبان معیار باستان به معنی چیدن و دِرو کردن بوده همچنین اصطلاحات دره و دریا انشقاق...

/پِسَر/----/پسر (جمع پسران) === پسر یک کلمه باستانی وبه معنای جانشین یا به زبان لری یعنی(( پی سر ))به معنای جانشین ستون وتکیه گاه است که متاسفانه بسیاری...

در زبان ترکی بش به معنی خالی و قاب به معنی ظرف هستند اوستایی ریشه یِ واژه ( بشقاب ) ایرانی است :پوچکاب: گودی خالی ، زَرفِ ( ظرفِ ) تهی واژه ( بشقاب ) از...

مناسب بودن، هم نوایی، منطبق بودن، سازگاری. (شمردنی) هماهنگی، شباهت، هارمونی هلندی: behaaglijkheid nl(nl) مونث اسپرانتو: agrableco eo(eo) agreeableness در...

slang (شمارش‌ناپذیر) اصطلاح عامیانه زبان لاتی slang مار...