پرش به محتوا

بستن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]

مصدر متعدی

[ویرایش]

بستن

  1. گذرگاه یا مدخل جایی یا چیزی را مسدود کردن؛ روی هم گذاشتن صفحه‌های چیزی مانند کتاب، چیزی را با گره، گیره، بند، و مانند آنها به چیز یا جایی متصل کردن.
  2. به بند کشیدن، منجمد کردن، نقاشی کردن، منجمد شدن، مغلوب کردن، نسبت دادن.


––––

برگردان‌ها

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن
  • فرهنگ لغت معین