سرهمیدن

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

سر- + همیدن

مصدر متعدی[ویرایش]

  1. وابستن دو یا چند چیز هم‌نوع یا ناهم‌نوع بهم برای ساختن یه چیز که کارکردش وابسته به آن‌ها (وابستیده‌ها) است:
    بیشتر نرم‌افزار ها با سرهمیدن چند پودمان ساخته می‌شوند.
    بچه هه قطعات لگویش را برای ساختن یه خودرو سرهمید.
    هر خودرو با سرهمیدن چند هزار قطعه ساخته می‌شود.

صرف فعل[ویرایش]

سرهمیدن [سَرْهَمیدَنْ]

برگردان[ویرایش]