نتایج جستجو

فارسی:

  • هیونا شاهنامه /هَیون/ شتر بزرگ، شتر تندرو. هیون فرستاده بگزارد پای/ بیامد به نزدیک توران خدای «فردوسی» فرهنگ لغت معین...
    ۵۹۸ بایت (۲۰ واژه) - ‏۲۰ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۴۱
  • (مِ) عربی گله شتر یا شتربانان. قبیله بزرگ. فرهنگ لغت معین...
    ۲۲۵ بایت (۱۱ واژه) - ‏۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۰:۱۲
  • انگلیسی /آلپاکا/ آلپاکا (جانوری): شتر کوچک بی کوهان آمریکای جنوبی که پشم بلند و‌براق دارد. ترجمه‌ها فرهنگ بزرگ سخن...
    ۶۵۴ بایت (۱۹ واژه) - ‏۹ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۰۶
  • (جانوری): موهای نرم، کوتاه و باریک که بر روی پوست بعضی جانوران مانند گوسفند، شتر و برخی حیوانات می‌روید. پشم در کلاه نداشتن کنایه از: اعتبار نداشتن، بی‌اعتبار...
    ۲ کیلوبایت (۴۷ واژه) - ‏۲۱ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۲۱
  • عربی /نَفَر/ نفر واحد شمار انسان، شتر، نخل. نفر ممکن است در زبان معیار باستان به دو جزء نه - فَر قابل تجزیه باشد، و کنایه از فردی غیره نژاد پری بوده است...
    ۱ کیلوبایت (۴۷ واژه) - ‏۱۹ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۱۲
  • که اسب و شتر و الاغ به کرایه دهد یا به کرایه برد. کرایه دهنده، کسی که چهارپایان را کرایه می‌دهد، چاروادار. –––– ترجمه‌ها فرهنگ لغت معین فرهنگ بزرگ سخن...
    ۹۶۳ بایت (۴۱ واژه) - ‏۱ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۴۲
  • (~. گَ) آن چه که مانند گلوی شتر منحنی باشد. راه آب زیرزمینی که با لوله یا تنبوشه‌های بزرگ در زیر نهر یا رودخانه به وسیلة دو چاه تعبیه کنند تا آب از یک...
    ۵۷۷ بایت (۵۷ واژه) - ‏۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۳:۵۰
  • و حریف در شجاعت و کشتی و جز آن. شتری که آن را با شتر دیگر به هم بسته باشند. ریسمانی که با آن دو شتر ببندند. ترکش. شمشیر. تیز. بهاری قِرَن کُشنده، به قتل...
    ۲ کیلوبایت (۱۰۳ واژه) - ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۳۲
  • ناقه صالح به صورت بُد شتر/ سر بریدندش ز جهل آن قوم مُر/ از برای آب چون خصمش شدند/ نان‌کور و آب‌کور ایشان بُدند. «مولوی» فرهنگ لغت معین فرهنگ بزرگ سخن...
    ۷۳۳ بایت (۴۰ واژه) - ‏۳ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۳۶
  • میباشند اطلاق میگردد؛ همچنین به زن زیبا هم مال گویند ، ماساژ بدن ، گوسفند ، شتر و.... در زبان لریِ بختیاری ، لکی و کردی به معنی خانه می‌باشد. بن مضارع مالیدن؛...
    ۳ کیلوبایت (۹۲ واژه) - ‏۸ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۳۹
  • غذا و خوراکی ، تزئینات از ادات تشبیه که معنای مثل و مانند می‌دهد: گلرنگ. شُتر قوی که برای بچه زادن نگه می‌دارند. بز کوهی. رنج، محنت. عیب. حیله، مکر. سود،...
    ۳ کیلوبایت (۱۱۴ واژه) - ‏۲۲ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۵:۳۳
  • گویش گنابادی یعنی تکه ، قطعه ، خرد کردن هوبره. مرغابی بزرگ. فرهنگ لغت معین (~.) قسمی رفتن شتر و اسب و جز آن‌ها میان یورتمه و قدم. فرهنگ لغت معین (~.)...
    ۲ کیلوبایت (۱۳۱ واژه) - ‏۴ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۳۴
  • قَربان عربی قُر/بان/ قربان (ادیان): کشتن گوسفند، گاو، شتر و مانند آنها در مراسم دینی یا به مناسبت دیگر معمولا به تبت تقرب به خدا. قربان ممکن است از دو...
    ۲ کیلوبایت (۱۴۳ واژه) - ‏۴ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۰۸
  • و بدون مالک یافته شود. تصویری که ضمن اشارت به این حدیث درباره آن شخص که شتر ضالهٔ خود را می‌جست و می‌پرسید، طرح می‌کند این دعوی را ... «زرین‌کوب» ضاله...
    ۲ کیلوبایت (۱۲۰ واژه) - ‏۴ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۴۱
  • بيرون، رخ. (فرهنگ اسدی نخجوانی) لفج، پوز، فرنج، بتفوز، نول، لوچه، مشفر در شتر. بيرون، روی و رخ و بيرون لب را نيز گويند.(اوبهی). لب ستبر. لوشه، لبشفه. لُپ...
    ۲ کیلوبایت (۱۷۲ واژه) - ‏۶ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۴۱
  • چادر. عطاف; چادر. عاطف; چادر. معطف; چادر. عبعب; چادر باريک و نازک از پشم شتر. غدفله; چادر فراخ. فوطه; چادر نگارين يا چادر خط‌دار. قرطاس; چادر مصری. تحول...
    ۷ کیلوبایت (۴۹۶ واژه) - ‏۲۹ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۱۶