پرش به محتوا

کریزدن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

مصدر

[ویرایش]
  1. فرایند ایجادیدن نمونه هم‌ارز چیزی:
    در خط‌فرمان ویندوز برای کریزدن یه پوشه/فایل از دستور copy استفایشد (استفاده می‌شود).

فعل

[ویرایش]

کریزدن

  • /کِریزْدَنْ/
  1. نمونه هم‌ارز چیزی را ایجادیدن (ایجاد کردن):
    بهتره همواره داده‌های مهم‌امان در یه رسانه‌ی ذخیره‌سازی دیگر کریزده شود (کریزشد).


برگردان

[ویرایش]