پرش به محتوا

گذاشتن

از ویکی‌واژه

می شود

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /گُذاشتَن/

مصدر فعل متعدی

[ویرایش]

گذاشتن

  1. نهادن، قرار دادن چیزی در جایی. عبور دادن، گذرانیدن. سپری کردن.

مصدر لازم

[ویرایش]
  1. عبور کردن. اجازه دادن، مهلت دادن. واگذاشتن، تسلیم کردن. وضع کردن، تأسیس کردن. به جا گذاشتن، باقی گذاشتن. ترک کردن، رها کردن. عفو کردن، بخشودن.


هَمْصَدْرْهای «گذاشتن»
بن‌گذشته بن‌کنون بن‌آینده
گذاشت گذار گذارین[📍]
فعل‌های «گذاشتن»
عملواژه‌های «گذاشتن»
عملواژه‌های فرایندی ساده
گذشته
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️گذاشتم 📤 ️گذاشتی 📤 ️گذاشت 📤 ️گذاشتیم 📤 ️گذاشتید 📤 ️گذاشتند 📤
آستانیک هی‌گذاشتم هی‌گذاشتی هی‌گذاشت هی‌گذاشتیم هی‌گذاشتید هی‌گذاشتند
شروعیک تی‌گذاشتم تی‌گذاشتی تی‌گذاشت تی‌گذاشتیم تی‌گذاشتید تی‌گذاشتند
جاریک فی‌گذاشتم فی‌گذاشتی فی‌گذاشت فی‌گذاشتیم فی‌گذاشتید فی‌گذاشتند
فرجامیک وی‌گذاشتم وی‌گذاشتی وی‌گذاشت وی‌گذاشتیم وی‌گذاشتید وی‌گذاشتند
پایانیک دی‌گذاشتم دی‌گذاشتی دی‌گذاشت دی‌گذاشتیم دی‌گذاشتید دی‌گذاشتند
پیوستیک پی‌گذاشتم پی‌گذاشتی پی‌گذاشت پی‌گذاشتیم پی‌گذاشتید پی‌گذاشتند
روالیک می‌گذاشتم می‌گذاشتی می‌گذاشت می‌گذاشتیم می‌گذاشتید می‌گذاشتند
کنون
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️گذارم 📤 ️گذاری 📤 ️گذارد 📤 ️گذاریم 📤 ️گذارید 📤 ️گذارند 📤
آستانیک هی‌گذارم هی‌گذاری هی‌گذارد هی‌گذاریم هی‌گذارید هی‌گذارند
شروعیک تی‌گذارم تی‌گذاری تی‌گذارد تی‌گذاریم تی‌گذارید تی‌گذارند
جاریک فی‌گذارم فی‌گذاری فی‌گذارد فی‌گذاریم فی‌گذارید فی‌گذارند
فرجامیک وی‌گذارم وی‌گذاری وی‌گذارد وی‌گذاریم وی‌گذارید وی‌گذارند
پایانیک دی‌گذارم دی‌گذاری دی‌گذار دی‌گذاریم دی‌گذارید دی‌گذارند
پیوستیک پی‌گذارم پی‌گذاری پی‌گذارد پی‌گذاریم پی‌گذارید پی‌گذارند
روالیک می‌گذارم می‌گذاری می‌گذارد می‌گذاریم می‌گذارید می‌گذارند
آینده
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️گذارینم 📤 ️گذارینی 📤 ️گذاریند 📤 ️گذارینیم 📤 ️گذارینید 📤 ️گذارینند 📤
آستانیک هی‌گذارینم هی‌گذارینی هی‌گذاریند هی‌گذارینیم هی‌گذارینید هی‌گذارینند
شروعیک تی‌گذارینم تی‌گذارینی تی‌گذاریند تی‌گذارینیم تی‌گذارینید تی‌گذارینند
جاریک فی‌گذارینم فی‌گذارینی فی‌گذاریند فی‌گذارینیم فی‌گذارینید فی‌گذارینند
فرجامیک وی‌گذارینم وی‌گذارینی وی‌گذاریند وی‌گذارینیم وی‌گذارینید وی‌گذارینند
پایانیک دی‌گذارینم دی‌گذارینی دی‌گذاریند دی‌گذارینیم دی‌گذارینید دی‌گذارینند
پیوستیک پی‌گذارینم پی‌گذارینی پی‌گذاریند پی‌گذارینیم پی‌گذارینید پی‌گذارینند
روالیک می‌گذارینم می‌گذارینی می‌گذاریند می‌گذارینیم می‌گذارینید می‌گذارینند
عملواژه‌های نافرایندی ساده
انجامی
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
گذشته سادیک ️بگذاشتم 📤 ️بگذاشتی 📤 ️بگذاشت 📤 ️بگذاشتیم 📤 ️بگذاشتید 📤 ️بگذاشتند 📤
شروعیک بتی‌گذاشتم بتی‌گذاشتی بتی‌گذاشت بتی‌گذاشتیم بتی‌گذاشتید بتی‌گذاشتند
پایانیک بدی‌گذاشتم بدی‌گذاشتی بدی‌گذاشت بدی‌گذاشتیم بدی‌گذاشتید بدی‌گذاشتند
پیوستیک بپی‌گذاشتم بپی‌گذاشتی بپی‌گذاشت بپی‌گذاشتیم بپی‌گذاشتید بپی‌گذاشتند
روالیک بمی‌گذاشتم بمی‌گذاشتی بمی‌گذاشت بمی‌گذاشتیم بمی‌گذاشتید بمی‌گذاشتند
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
کنون سادیک ️بگذارم 📤 ️بگذاری 📤 ️بگذارد 📤 ️بگذاریم 📤 ️بگذارید 📤 ️بگذارند 📤
شروعیک بتی‌گذارم بتی‌گذاری بتی‌گذارد بتی‌گذاریم بتی‌گذارید بتی‌گذارند
پایانیک بدی‌گذارم بدی‌گذاری بدی‌گذارد بدی‌گذاریم بدی‌گذارید بدی‌گذارند
پیوستیک بپی‌گذارم بپی‌گذاری بپی‌گذارد بپی‌گذاریم بپی‌گذارید بپی‌گذارند
روالیک بمی‌گذارم بمی‌گذاری بمی‌گذارد بمی‌گذاریم بمی‌گذارید بمی‌گذارند
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
آینده سادیک ️بگذارینم 📤 ️بگذارینی 📤 ️بگذاریند 📤 ️بگذارینیم 📤 ️بگذارینید 📤 ️بگذارینند 📤
شروعیک بتی‌گذارینم بتی‌گذارینی بتی‌گذاریند بتی‌گذارینیم بتی‌گذارینید بتی‌گذارینند
پایانیک بدی‌گذارینم بدی‌گذارینی بدی‌گذاریند بدی‌گذارینیم بدی‌گذارینید بدی‌گذارینند
پیوستیک بپی‌گذارینم بپی‌گذارینی بپی‌گذاریند بپی‌گذارینیم بپی‌گذارینید بپی‌گذارینند
روالیک بمی‌گذارینم بمی‌گذارینی بمی‌گذاریند بمی‌گذارینیم بمی‌گذارینید بمی‌گذارینند
دستوری
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
- تو - تویان/شما -
امر ️بگذار 📤 ️بگذارید 📤
نهی ️نگذار 📤 ️نگذارید 📤
هم‌مصدرهای «گذاشتن»

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه‌ها

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین