شتاباندن

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

فعل[ویرایش]

شتاب - آندن

  1. سرعت جسم را افزودن؛ چیزی را دستخوش شتاب کردن.

آوایش[ویرایش]

  • /شِتاباندن/؛ SAMPA: /"SetAbAndan

نویسه گردانی[ویرایش]

برگردان‌ها[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

شتاب

واژه‌های وابسته[ویرایش]

شتابیدن، شتافتن، شتابنده، گیتی شتابنده، شتاب گرانی، شتابگر

بن مایه (مرجع[ویرایش]

حیدری ملایری، م. فرهنگ ریشه شناختی اخترشناسی و اخترفیزیک، ۲۰۰۵

انگلیسی
precipitate