عملیپتن

فارسی

مصدر

• /عَمَلیپْتَنْ/ عملـ + ـیپتن

1. فرایند انگاشتن بعنوان یه عمل؛ عمل انگاشتن:

   در ریاضی، عملیپتن جمع با عملیپتال (عملگر) «+» نمایشد (نموده می‌شود).

فعل

عملیپتن

• /عَمَلیپْتَنْ/

1. چیزی را بعنوان یه عمل انگاشتن:

   در ریاضی «+» را جمع می‌عملیپیم.

فعل‌ها
بن واژه			عملیپتن
بن ماضی			عملیپت
بن مضارع			عملیپ
شخص		مفرد			جمع
		اول شخص	دوم شخص	سوم شخص	اول شخص	دوم شخص	سوم شخص
گذشته		من	تو	او	ما	شما	اویان/آن‌ها
	ساده	عملیپتم	عملیپتی	عملیپت	عملیپتیم	عملیپتید	عملیپتند
	استمراری	می‌عملیپتم	می‌عملیپتی	می‌عملیپت	می‌عملیپتیم	می‌عملیپتید	می‌عملیپتند
	کامل	عملیپته بودم	عملیپته بودی	عملیپته بود	عملیپته بودیم	عملیپته بودید	عملیپته بودند
	التزامی	عملیپته باشم	عملیپته باشی	عملیپته باشد	عملیپته باشیم	عملیپته باشید	عملیپته باشند
	مستمر	داشتم می‌عملیپتم	داشتی می‌عملیپتی	داشت می‌عملیپت	داشتیم می‌عملیپتیم	داشتید می‌عملیپتید	داشتند می‌عملیپتند
حال		من	تو	او	ما	شما	اویان/آن‌ها
	ساده	عملیپم	عملیپی	عملیپد	عملیپیم	عملیپید	عملیپند
	استمراری	می‌عملیپم	می‌عملیپی	می‌عملیپد	می‌عملیپیم	می‌عملیپید	می‌عملیپند
	کامل	عملیپته‌ام	عملیپته‌ای	عملیپته/عملیپته‌است	عملیپته‌ایم	عملیپته‌اید	عملیپته‌اند
	ملموس	دارم می‌عملیپم	داری می‌عملیپی	دارد می‌عملیپد	داریم می‌عملیپیم	دارید می‌عملیپید	دارند می‌عملیپند
	التزامی	بعملیپم	بعملیپی	بعملیپد	بعملیپیم	بعملیپید	بعملیپند
آینده	-	من	تو	او	ما	شما	اویان/آن‌ها
		خواهم عملیپت	خواهی عملیپت	خواهد عملیپت	خواهیم عملیپت	خواهید عملیپت	خواهند عملیپت
دستوری		-	تو	-		شما	-
	امر		بعملیپ			بعملیپید
	نهی		نعملیپ			نعملیپید