فراهمیستن

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

مصدر گذرا[ویرایش]

  1. چیزی را با فراهمیدن جزءهایش ساختن؛ همگردانی کردن:
    علی کتابش را از روی چندین منبع فراهمیست.
  2. (رایانه و فناوری اطلاعات) یه کد اجراپذیر را از منبع کد با فراهمیسال ساختن:
    برای اجراییدن کدهای یه نرم‌افزارم باید آن را فراهمیست.
    برنامه‌نویس‌ها کدهای برنامه‌اشان را، برای اجرای ارزیابی، فراهمیستند.
    کدهای نرم‌افزارت را بفراهمیس تا ببینم چگونه کار می‌کند.

فعل[ویرایش]

فراهمیستن

برگردان[ویرایش]