پرش به محتوا

فهمیدن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /فَهْمیدَن/

مصدر فعل متعدی

[ویرایش]

فهمیدن

  1. آگاهی بدست آوردن از چیزی، دریافتن، دریافت کردن، ادراک کردن.


هَمْصَدْرْهای «فهمیدن»
بن‌گذشته بن‌کنون بن‌آینده
فهمید فهم فهمین[📍]
فعل‌های «فهمیدن»
عملواژه‌های «فهمیدن»
عملواژه‌های فرایندی ساده
گذشته
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️فهمیدم 📤 ️فهمیدی 📤 ️فهمید 📤 ️فهمیدیم 📤 ️فهمیدید 📤 ️فهمیدند 📤
آستانیک هی‌فهمیدم هی‌فهمیدی هی‌فهمید هی‌فهمیدیم هی‌فهمیدید هی‌فهمیدند
شروعیک تی‌فهمیدم تی‌فهمیدی تی‌فهمید تی‌فهمیدیم تی‌فهمیدید تی‌فهمیدند
جاریک فی‌فهمیدم فی‌فهمیدی فی‌فهمید فی‌فهمیدیم فی‌فهمیدید فی‌فهمیدند
فرجامیک وی‌فهمیدم وی‌فهمیدی وی‌فهمید وی‌فهمیدیم وی‌فهمیدید وی‌فهمیدند
پایانیک دی‌فهمیدم دی‌فهمیدی دی‌فهمید دی‌فهمیدیم دی‌فهمیدید دی‌فهمیدند
پیوستیک پی‌فهمیدم پی‌فهمیدی پی‌فهمید پی‌فهمیدیم پی‌فهمیدید پی‌فهمیدند
روالیک می‌فهمیدم می‌فهمیدی می‌فهمید می‌فهمیدیم می‌فهمیدید می‌فهمیدند
کنون
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️فهمم 📤 ️فهمی 📤 ️فهمد 📤 ️فهمیم 📤 ️فهمید 📤 ️فهمند 📤
آستانیک هی‌فهمم هی‌فهمی هی‌فهمد هی‌فهمیم هی‌فهمید هی‌فهمند
شروعیک تی‌فهمم تی‌فهمی تی‌فهمد تی‌فهمیم تی‌فهمید تی‌فهمند
جاریک فی‌فهمم فی‌فهمی فی‌فهمد فی‌فهمیم فی‌فهمید فی‌فهمند
فرجامیک وی‌فهمم وی‌فهمی وی‌فهمد وی‌فهمیم وی‌فهمید وی‌فهمند
پایانیک دی‌فهمم دی‌فهمی دی‌فهم دی‌فهمیم دی‌فهمید دی‌فهمند
پیوستیک پی‌فهمم پی‌فهمی پی‌فهمد پی‌فهمیم پی‌فهمید پی‌فهمند
روالیک می‌فهمم می‌فهمی می‌فهمد می‌فهمیم می‌فهمید می‌فهمند
آینده
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️فهمینم 📤 ️فهمینی 📤 ️فهمیند 📤 ️فهمینیم 📤 ️فهمینید 📤 ️فهمینند 📤
آستانیک هی‌فهمینم هی‌فهمینی هی‌فهمیند هی‌فهمینیم هی‌فهمینید هی‌فهمینند
شروعیک تی‌فهمینم تی‌فهمینی تی‌فهمیند تی‌فهمینیم تی‌فهمینید تی‌فهمینند
جاریک فی‌فهمینم فی‌فهمینی فی‌فهمیند فی‌فهمینیم فی‌فهمینید فی‌فهمینند
فرجامیک وی‌فهمینم وی‌فهمینی وی‌فهمیند وی‌فهمینیم وی‌فهمینید وی‌فهمینند
پایانیک دی‌فهمینم دی‌فهمینی دی‌فهمیند دی‌فهمینیم دی‌فهمینید دی‌فهمینند
پیوستیک پی‌فهمینم پی‌فهمینی پی‌فهمیند پی‌فهمینیم پی‌فهمینید پی‌فهمینند
روالیک می‌فهمینم می‌فهمینی می‌فهمیند می‌فهمینیم می‌فهمینید می‌فهمینند
عملواژه‌های نافرایندی ساده
انجامی
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
گذشته سادیک ️بفهمیدم 📤 ️بفهمیدی 📤 ️بفهمید 📤 ️بفهمیدیم 📤 ️بفهمیدید 📤 ️بفهمیدند 📤
شروعیک بتی‌فهمیدم بتی‌فهمیدی بتی‌فهمید بتی‌فهمیدیم بتی‌فهمیدید بتی‌فهمیدند
پایانیک بدی‌فهمیدم بدی‌فهمیدی بدی‌فهمید بدی‌فهمیدیم بدی‌فهمیدید بدی‌فهمیدند
پیوستیک بپی‌فهمیدم بپی‌فهمیدی بپی‌فهمید بپی‌فهمیدیم بپی‌فهمیدید بپی‌فهمیدند
روالیک بمی‌فهمیدم بمی‌فهمیدی بمی‌فهمید بمی‌فهمیدیم بمی‌فهمیدید بمی‌فهمیدند
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
کنون سادیک ️بفهمم 📤 ️بفهمی 📤 ️بفهمد 📤 ️بفهمیم 📤 ️بفهمید 📤 ️بفهمند 📤
شروعیک بتی‌فهمم بتی‌فهمی بتی‌فهمد بتی‌فهمیم بتی‌فهمید بتی‌فهمند
پایانیک بدی‌فهمم بدی‌فهمی بدی‌فهمد بدی‌فهمیم بدی‌فهمید بدی‌فهمند
پیوستیک بپی‌فهمم بپی‌فهمی بپی‌فهمد بپی‌فهمیم بپی‌فهمید بپی‌فهمند
روالیک بمی‌فهمم بمی‌فهمی بمی‌فهمد بمی‌فهمیم بمی‌فهمید بمی‌فهمند
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
آینده سادیک ️بفهمینم 📤 ️بفهمینی 📤 ️بفهمیند 📤 ️بفهمینیم 📤 ️بفهمینید 📤 ️بفهمینند 📤
شروعیک بتی‌فهمینم بتی‌فهمینی بتی‌فهمیند بتی‌فهمینیم بتی‌فهمینید بتی‌فهمینند
پایانیک بدی‌فهمینم بدی‌فهمینی بدی‌فهمیند بدی‌فهمینیم بدی‌فهمینید بدی‌فهمینند
پیوستیک بپی‌فهمینم بپی‌فهمینی بپی‌فهمیند بپی‌فهمینیم بپی‌فهمینید بپی‌فهمینند
روالیک بمی‌فهمینم بمی‌فهمینی بمی‌فهمیند بمی‌فهمینیم بمی‌فهمینید بمی‌فهمینند
دستوری
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
- تو - تویان/شما -
امر ️بفهم 📤 ️بفهمید 📤
نهی ️نفهم 📤 ️نفهمید 📤
هم‌مصدرهای «فهمیدن»

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه‌ها

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ بزرگ سخن