سینه
ظاهر
ممرسانا
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]اسم
[ویرایش]- بخشی از بدن که بین گردن و شکم محدود
استعاره
[ویرایش]- پستان.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
اسم
[ویرایش]- سینه
- بخش بدن انسان و جانوران دیگر از پایین گردن تا بالای شکم. معروف است و به عربی صدر گویندش. صدر. بر. صاف، لطیف، روشن، صبح و صبحپرور از صفات و آب شیر، آیینهی بلور، پرنیان، یاسمن، یاسمنبرگ، ترنج از تشبیهات اوست و در سینهی عشاق با این کلمات بیکینه، بیداغ، بیچاک، چاک چاک و صدچاک، پرداغ، داغخوار، تفسیده و گرم، افگار، مجروح، پرآبله، گداخته، غمپرور، غمفرسا، زار، پرداخته، لوح و صفحه نعت آرند.
- یاد. حافظه. ذهن. ضمیر. خاطر
- پستان زنان را نیز گویند مطلقاً خواه پستان انسان و خواه پستان جانوران دیگر باشد از نر و ماده. به معنی پستان مجاز است.
- طعنه. سرزنش. نکوهش. ملامت. دشنام ، همچو طنز.
آوایش
[ویرایش][sine]، /سینِه/
برگردانها
[ویرایش]بخش بدن انسان و جانوران دیگر از پایین گردن تا بالای شکم
پستان
ویکیپدیا مقالهای دربارهٔ سینه دارد |
- ایتالیایی
اسم
[ویرایش]اسم
[ویرایش]- انگلیسی
- thorax
- heart
- bust
- breast
- bosom
- stomacher
- sternum
- sputum
- scatter pin
- robin
- rib cage
- redbreast
- preen
- pneumonic
- pneumonia
- napkin
- lungwort
- kist
- heart ache
- escarpment
- corselet
- chest
- brooch
- brisket
- breast plate
- ball flower
- tomtit
- thoracic duct
- stertor
- sternal
- reptile
- pigeon breast
- perk
- pectoral
- midriff
- hem
- grovel
- decolletage
- cuirass
- crawl
- bosomed
- bodice
- thoracic
- ruddock
- robin redbreast
- rhonchus
- prothorax
- forehand
- chested
- thoracotomy
- presternum
- lorica
- grosbeak
- brochette
- sain
- pleuropneumonia
- jabot
- floating
- sphinx
- scarlet letter