پرش به محتوا

نشستن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • پهلوی

آوایش

[ویرایش]
  • /نِشَستَن/

مصدر لازم

[ویرایش]

نشستادن

  1. قرار گرفتن انسان یا حیوان بر روی سرین خود در جایی؛ در جایی قرار گرفتن، مقابل ایستادن.
  2. سرین خود را بر روی زمین و جز آن گذاشتن.


هَمْصَدْرْهای «نشستن»
بن‌گذشته بن‌کنون بن‌آینده
نشست نشین نشینین[📍]
فعل‌های «نشستن»
عملواژه‌های «نشستن»
عملواژه‌های فرایندی ساده
گذشته
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️نشستم 📤 ️نشستی 📤 ️نشست 📤 ️نشستیم 📤 ️نشستید 📤 ️نشستند 📤
آستانیک هی‌نشستم هی‌نشستی هی‌نشست هی‌نشستیم هی‌نشستید هی‌نشستند
شروعیک تی‌نشستم تی‌نشستی تی‌نشست تی‌نشستیم تی‌نشستید تی‌نشستند
جاریک فی‌نشستم فی‌نشستی فی‌نشست فی‌نشستیم فی‌نشستید فی‌نشستند
فرجامیک وی‌نشستم وی‌نشستی وی‌نشست وی‌نشستیم وی‌نشستید وی‌نشستند
پایانیک دی‌نشستم دی‌نشستی دی‌نشست دی‌نشستیم دی‌نشستید دی‌نشستند
پیوستیک پی‌نشستم پی‌نشستی پی‌نشست پی‌نشستیم پی‌نشستید پی‌نشستند
روالیک می‌نشستم می‌نشستی می‌نشست می‌نشستیم می‌نشستید می‌نشستند
کنون
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️نشینم 📤 ️نشینی 📤 ️نشیند 📤 ️نشینیم 📤 ️نشینید 📤 ️نشینند 📤
آستانیک هی‌نشینم هی‌نشینی هی‌نشیند هی‌نشینیم هی‌نشینید هی‌نشینند
شروعیک تی‌نشینم تی‌نشینی تی‌نشیند تی‌نشینیم تی‌نشینید تی‌نشینند
جاریک فی‌نشینم فی‌نشینی فی‌نشیند فی‌نشینیم فی‌نشینید فی‌نشینند
فرجامیک وی‌نشینم وی‌نشینی وی‌نشیند وی‌نشینیم وی‌نشینید وی‌نشینند
پایانیک دی‌نشینم دی‌نشینی دی‌نشین دی‌نشینیم دی‌نشینید دی‌نشینند
پیوستیک پی‌نشینم پی‌نشینی پی‌نشیند پی‌نشینیم پی‌نشینید پی‌نشینند
روالیک می‌نشینم می‌نشینی می‌نشیند می‌نشینیم می‌نشینید می‌نشینند
آینده
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️نشینینم 📤 ️نشینینی 📤 ️نشینیند 📤 ️نشینینیم 📤 ️نشینینید 📤 ️نشینینند 📤
آستانیک هی‌نشینینم هی‌نشینینی هی‌نشینیند هی‌نشینینیم هی‌نشینینید هی‌نشینینند
شروعیک تی‌نشینینم تی‌نشینینی تی‌نشینیند تی‌نشینینیم تی‌نشینینید تی‌نشینینند
جاریک فی‌نشینینم فی‌نشینینی فی‌نشینیند فی‌نشینینیم فی‌نشینینید فی‌نشینینند
فرجامیک وی‌نشینینم وی‌نشینینی وی‌نشینیند وی‌نشینینیم وی‌نشینینید وی‌نشینینند
پایانیک دی‌نشینینم دی‌نشینینی دی‌نشینیند دی‌نشینینیم دی‌نشینینید دی‌نشینینند
پیوستیک پی‌نشینینم پی‌نشینینی پی‌نشینیند پی‌نشینینیم پی‌نشینینید پی‌نشینینند
روالیک می‌نشینینم می‌نشینینی می‌نشینیند می‌نشینینیم می‌نشینینید می‌نشینینند
عملواژه‌های نافرایندی ساده
انجامی
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
گذشته سادیک ️بنشستم 📤 ️بنشستی 📤 ️بنشست 📤 ️بنشستیم 📤 ️بنشستید 📤 ️بنشستند 📤
شروعیک بتی‌نشستم بتی‌نشستی بتی‌نشست بتی‌نشستیم بتی‌نشستید بتی‌نشستند
پایانیک بدی‌نشستم بدی‌نشستی بدی‌نشست بدی‌نشستیم بدی‌نشستید بدی‌نشستند
پیوستیک بپی‌نشستم بپی‌نشستی بپی‌نشست بپی‌نشستیم بپی‌نشستید بپی‌نشستند
روالیک بمی‌نشستم بمی‌نشستی بمی‌نشست بمی‌نشستیم بمی‌نشستید بمی‌نشستند
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
کنون سادیک ️بنشینم 📤 ️بنشینی 📤 ️بنشیند 📤 ️بنشینیم 📤 ️بنشینید 📤 ️بنشینند 📤
شروعیک بتی‌نشینم بتی‌نشینی بتی‌نشیند بتی‌نشینیم بتی‌نشینید بتی‌نشینند
پایانیک بدی‌نشینم بدی‌نشینی بدی‌نشیند بدی‌نشینیم بدی‌نشینید بدی‌نشینند
پیوستیک بپی‌نشینم بپی‌نشینی بپی‌نشیند بپی‌نشینیم بپی‌نشینید بپی‌نشینند
روالیک بمی‌نشینم بمی‌نشینی بمی‌نشیند بمی‌نشینیم بمی‌نشینید بمی‌نشینند
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
آینده سادیک ️بنشینینم 📤 ️بنشینینی 📤 ️بنشینیند 📤 ️بنشینینیم 📤 ️بنشینینید 📤 ️بنشینینند 📤
شروعیک بتی‌نشینینم بتی‌نشینینی بتی‌نشینیند بتی‌نشینینیم بتی‌نشینینید بتی‌نشینینند
پایانیک بدی‌نشینینم بدی‌نشینینی بدی‌نشینیند بدی‌نشینینیم بدی‌نشینینید بدی‌نشینینند
پیوستیک بپی‌نشینینم بپی‌نشینینی بپی‌نشینیند بپی‌نشینینیم بپی‌نشینینید بپی‌نشینینند
روالیک بمی‌نشینینم بمی‌نشینینی بمی‌نشینیند بمی‌نشینینیم بمی‌نشینینید بمی‌نشینینند
دستوری
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
- تو - تویان/شما -
امر ️بنشین 📤 ️بنشینید 📤
نهی ️ننشین 📤 ️ننشینید 📤
هم‌مصدرهای «نشستن»

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه‌ها

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ بزرگ سخن

[[رده:مصدر:نشستادن