پرش به محتوا

یافتن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /یافتیم

/

مصدر متعدی

[ویرایش]

یافتن

  1. پیدا کردن، حاصل کردن.
  2. به دست آوردن.
  3. شناختن.
  4. دیدن، حس کردن.

فعل

[ویرایش]
  1. پیدا کردن، کشف کردن.

مترادف‌ها

[ویرایش]


هَمْصَدْرْهای «یافتن»
بن‌گذشته بن‌کنون بن‌آینده
یافت یاب یابین[📍]
فعل‌های «یافتن»
عملواژه‌های «یافتن»
عملواژه‌های فرایندی ساده
گذشته
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️یافتم 📤 ️یافتی 📤 ️یافت 📤 ️یافتیم 📤 ️یافتید 📤 ️یافتند 📤
آستانیک هی‌یافتم هی‌یافتی هی‌یافت هی‌یافتیم هی‌یافتید هی‌یافتند
شروعیک تی‌یافتم تی‌یافتی تی‌یافت تی‌یافتیم تی‌یافتید تی‌یافتند
جاریک فی‌یافتم فی‌یافتی فی‌یافت فی‌یافتیم فی‌یافتید فی‌یافتند
فرجامیک وی‌یافتم وی‌یافتی وی‌یافت وی‌یافتیم وی‌یافتید وی‌یافتند
پایانیک دی‌یافتم دی‌یافتی دی‌یافت دی‌یافتیم دی‌یافتید دی‌یافتند
پیوستیک پی‌یافتم پی‌یافتی پی‌یافت پی‌یافتیم پی‌یافتید پی‌یافتند
روالیک می‌یافتم می‌یافتی می‌یافت می‌یافتیم می‌یافتید می‌یافتند
کنون
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️یابم 📤 ️یابی 📤 ️یابد 📤 ️یابیم 📤 ️یابید 📤 ️یابند 📤
آستانیک هی‌یابم هی‌یابی هی‌یابد هی‌یابیم هی‌یابید هی‌یابند
شروعیک تی‌یابم تی‌یابی تی‌یابد تی‌یابیم تی‌یابید تی‌یابند
جاریک فی‌یابم فی‌یابی فی‌یابد فی‌یابیم فی‌یابید فی‌یابند
فرجامیک وی‌یابم وی‌یابی وی‌یابد وی‌یابیم وی‌یابید وی‌یابند
پایانیک دی‌یابم دی‌یابی دی‌یاب دی‌یابیم دی‌یابید دی‌یابند
پیوستیک پی‌یابم پی‌یابی پی‌یابد پی‌یابیم پی‌یابید پی‌یابند
روالیک می‌یابم می‌یابی می‌یابد می‌یابیم می‌یابید می‌یابند
آینده
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️یابینم 📤 ️یابینی 📤 ️یابیند 📤 ️یابینیم 📤 ️یابینید 📤 ️یابینند 📤
آستانیک هی‌یابینم هی‌یابینی هی‌یابیند هی‌یابینیم هی‌یابینید هی‌یابینند
شروعیک تی‌یابینم تی‌یابینی تی‌یابیند تی‌یابینیم تی‌یابینید تی‌یابینند
جاریک فی‌یابینم فی‌یابینی فی‌یابیند فی‌یابینیم فی‌یابینید فی‌یابینند
فرجامیک وی‌یابینم وی‌یابینی وی‌یابیند وی‌یابینیم وی‌یابینید وی‌یابینند
پایانیک دی‌یابینم دی‌یابینی دی‌یابیند دی‌یابینیم دی‌یابینید دی‌یابینند
پیوستیک پی‌یابینم پی‌یابینی پی‌یابیند پی‌یابینیم پی‌یابینید پی‌یابینند
روالیک می‌یابینم می‌یابینی می‌یابیند می‌یابینیم می‌یابینید می‌یابینند
عملواژه‌های نافرایندی ساده
انجامی
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
گذشته سادیک ️بیافتم 📤 ️بیافتی 📤 ️بیافت 📤 ️بیافتیم 📤 ️بیافتید 📤 ️بیافتند 📤
شروعیک بتی‌یافتم بتی‌یافتی بتی‌یافت بتی‌یافتیم بتی‌یافتید بتی‌یافتند
پایانیک بدی‌یافتم بدی‌یافتی بدی‌یافت بدی‌یافتیم بدی‌یافتید بدی‌یافتند
پیوستیک بپی‌یافتم بپی‌یافتی بپی‌یافت بپی‌یافتیم بپی‌یافتید بپی‌یافتند
روالیک بمی‌یافتم بمی‌یافتی بمی‌یافت بمی‌یافتیم بمی‌یافتید بمی‌یافتند
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
کنون سادیک ️بیابم 📤 ️بیابی 📤 ️بیابد 📤 ️بیابیم 📤 ️بیابید 📤 ️بیابند 📤
شروعیک بتی‌یابم بتی‌یابی بتی‌یابد بتی‌یابیم بتی‌یابید بتی‌یابند
پایانیک بدی‌یابم بدی‌یابی بدی‌یابد بدی‌یابیم بدی‌یابید بدی‌یابند
پیوستیک بپی‌یابم بپی‌یابی بپی‌یابد بپی‌یابیم بپی‌یابید بپی‌یابند
روالیک بمی‌یابم بمی‌یابی بمی‌یابد بمی‌یابیم بمی‌یابید بمی‌یابند
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
آینده سادیک ️بیابینم 📤 ️بیابینی 📤 ️بیابیند 📤 ️بیابینیم 📤 ️بیابینید 📤 ️بیابینند 📤
شروعیک بتی‌یابینم بتی‌یابینی بتی‌یابیند بتی‌یابینیم بتی‌یابینید بتی‌یابینند
پایانیک بدی‌یابینم بدی‌یابینی بدی‌یابیند بدی‌یابینیم بدی‌یابینید بدی‌یابینند
پیوستیک بپی‌یابینم بپی‌یابینی بپی‌یابیند بپی‌یابینیم بپی‌یابینید بپی‌یابینند
روالیک بمی‌یابینم بمی‌یابینی بمی‌یابیند بمی‌یابینیم بمی‌یابینید بمی‌یابینند
دستوری
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
- تو - تویان/شما -
امر ️بیاب 📤 ️بیابید 📤
نهی ️نیاب 📤 ️نیابید 📤
هم‌مصدرهای «یافتن»

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین