انتزاعاستن

فارسی

ریشه‌شناسی

انتزاع + ـاستن

مصدر گذرا

• /اِنْتِزاعاسْتَنْ/

1. یه سیستم (مجموعه‌ای از جزء‌ها و رابطه‌ها) را با مجموعه‌ای از شی‌های انتزاعی اساسی ، بمنظور پیادیدن، وصفیدن، یا شناختن اش، ساختن؛ ساختن با مجموعه‌ای مشخص از مفهوم‌های انتزاعی:

   با ERD می‌توان یه سیستم را از دید ایستا انتزاعاست.

فعل

انتزاعاستن [اِنْتِزاعاسْتَنْ]

‎

گردانش فارسی
بن واژه			انتزاعاستن
بن ماضی			انتزاعاست
بن مضارع			انتزاعاس
شخص		مفرد			جمع
		اول شخص	دوم شخص	سوم شخص	اول شخص	دوم شخص	سوم شخص
گذشته		من	تو	او/آن	ما	شما	آنها/ایشان
	ساده	انتزاعاستم	انتزاعاستی	انتزاعاست	انتزاعاستیم	انتزاعاستید	انتزاعاستند
	استمراری	می‌انتزاعاستم	می‌انتزاعاستی	می‌انتزاعاست	می‌انتزاعاستیم	می‌انتزاعاستید	می‌انتزاعاستند
	کامل	انتزاعاسته‌بودم	انتزاعاسته‌بودی	انتزاعاسته‌بود	انتزاعاسته‌بودیم	انتزاعاسته‌بودید	انتزاعاسته‌بودند
	التزامی	انتزاعاسته‌باشم	انتزاعاسته‌باشی	انتزاعاسته‌باشد	انتزاعاسته‌باشیم	انتزاعاسته‌باشید	انتزاعاسته‌باشند
	مستمر	داشتم می‌انتزاعاستم	داشتی می‌انتزاعاستی	داشت می‌انتزاعاست	داشتیم می‌انتزاعاستیم	داشتید می‌انتزاعاستید	داشتند می‌انتزاعاستند
حال		من	تو	او/آن	ما	شما	آنها/ایشان
	ساده	انتزاعاسم	انتزاعاسی	انتزاعاسد	انتزاعاسیم	انتزاعاسید	انتزاعاسند
	استمراری	می‌انتزاعاسم	می‌انتزاعاسی	می‌انتزاعاسد	می‌انتزاعاسیم	می‌انتزاعاسید	می‌انتزاعاسند
	کامل	انتزاعاسته‌ام	انتزاعاسته‌ای	انتزاعاسته‌است/انتزاعاسته	انتزاعاسته‌ایم	انتزاعاسته‌اید	انتزاعاسته‌اند
	ملموس	دارم می‌انتزاعاسم	داری می‌انتزاعاسی	دارد می‌انتزاعاسد	داریم می‌انتزاعاسیم	دارید می‌انتزاعاسید	دارند می‌انتزاعاسند
	التزامی	بانتزاعاسم	بانتزاعاسی	بانتزاعاسد	بانتزاعاسیم	بانتزاعاسید	بانتزاعاسند
آینده		من	تو	او/آن	ما	شما	آنها/ایشان
		خواهم انتزاعاست	خواهی انتزاعاست	خواهد انتزاعاست	خواهیم انتزاعاست	خواهید انتزاعاست	خواهند انتزاعاست
دستوری		-	تو	-		شما	-
	امر		بانتزاعاس			بانتزاعاسید
	نهی		نانتزاعاس			نانتزاعاسید

برگردان

ساختن با مجموعه‌ای از مفهوم‌های انتزاعی اساسی

• انگلیسی: modeling (en)، modelize (en)