دادار
فارسی[ویرایش]
صفت[ویرایش]
- آفریننده.
- بخشاینده.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
اسم[ویرایش]
(عا.)
- نک دودور.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
صفت[ویرایش]
- دادار
- عادل. دادگر. عدل. به معنی عادل و مرکب است از «داد» و واژهی «ار» که مفید معنی نسبت است. اما این وجه اشتقاق براساسی نیست و دادار مرکب از «داد» و «آر» نیست بلکه واژهای مرکب از ریشه «دا» به معنی دادن و آفریدن است با پسوند «تار» علامت فاعلی و واژهای به معنی بخشاینده و آفریننده است.
- این واژه در اوستا داتر (داتَر)
و همیشه صفت اهورامزداست به معنی آفریدگار و آفریننده، خالق جهان
اسم خاص[ویرایش]
- دادار